معنی تلمؤ
- تلمؤ(تَ حَدْ دُ)
- برگزیدن برای خود چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تلماء بما فی الجفنه و التماء به،استأثر به. (اقرب الموارد) ، فراگرفتن زمین چیزی را و برابر شدن بر وی و پوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
