جدول جو
جدول جو

معنی تقریراً - جستجوی لغت در جدول جو

تقریراً
(نَ تَ)
لفظاً و قولاً. (ناظم الاطباء). بشرح به بیان. رجوع به تقریر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ رَ / رِ بَ مَ دَ)
وقت تحریر و هنگام تحریر. (ناظم الاطباء). نوع نوشتنی
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تقریر. بیانات و توضیحات و اقوال و گفتار. (ناظم الاطباء). رجوع به تقریر و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(نَ بَ تَ)
ضد تحقیقاً. بطور حدس و تخمین و بطور قیاس و نزدیک به آن. (ناظم الاطباء). نزدیک. به نزدیک. در حدود. کمابیش. بیش و کم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
تقدیرها و سرنوشتها و احکام و اوامر. (ناظم الاطباء).
- تقدیرات الهیه، قضا و ارادۀ الهی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تقصیر. تقصیرها و گناهها. (ناظم الاطباء) :... انابت مفید نباشد نه راه بازگشتن مهیا و نه عذر تقصیرات خواستن مسموع. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(نَ اَ تَ)
برای بازی و تفرج و تماشا و گشت و گذار. (ناظم الاطباء) ، بطور لهو و لعب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ قَنْ)
جداگانه و متفرقانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ / رِ بَ زَ دَ)
متدرجاً و بطور تدریج و آهستگی. (ناظم الاطباء). به تدریج. خردخرد. کم کم. رفته رفته
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تکریر. رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ / رِ بَ وَ دَ)
بطور خواری و بطوراهانت و کوچکی و حقارت. (ناظم الاطباء). با تحقیر
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تحریر. مکتوبات و نوشتجات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تکریرات
تصویر تکریرات
جمع تکریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقررات
تصویر تقررات
جمع تقرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
حدس، تخمین، نزدیک، کمابیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریرا
تصویر تحریرا
نوشتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغریرات
تصویر تغریرات
جمع تغریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریرات
تصویر تقریرات
توضیحات، گفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقصیرات
تصویر تقصیرات
گناهها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریرا
تصویر تقریرا
بشرح، به بیان، لفظاً و قولاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریرات
تصویر تحریرات
تحریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقدیرات
تصویر تقدیرات
سرنوشتها و احکام و اوامر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیرات
تصویر تقطیرات
جمع تقطیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقعیرات
تصویر تقعیرات
جمع تقعیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقشیرات
تصویر تقشیرات
جمع تقشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریعات
تصویر تقریعات
جمع تقریع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریظات
تصویر تقریظات
جمع تقریظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریضات
تصویر تقریضات
جمع تقریض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبات
تصویر تقریبات
جمع تقریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
کمابیش، کم و بیش، نزدیک به
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
Approximately, Nearly, Virtually
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقریباً
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
приблизительно , почти , практически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
ungefähr, fast, praktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
приблизно , майже , практично
دیکشنری فارسی به اوکراینی