جدول جو
جدول جو

معنی تقریباً - جستجوی لغت در جدول جو

تقریباً
(نَ بَ تَ)
ضد تحقیقاً. بطور حدس و تخمین و بطور قیاس و نزدیک به آن. (ناظم الاطباء). نزدیک. به نزدیک. در حدود. کمابیش. بیش و کم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تقریباً
تقریباً
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ تَ)
لفظاً و قولاً. (ناظم الاطباء). بشرح به بیان. رجوع به تقریر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعریبات
تصویر تعریبات
جمع تعریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلیبات
تصویر تقلیبات
جمع تقلیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخریبات
تصویر تخریبات
جمع تخریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضریبات
تصویر تضریبات
جمع تضریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریبات
تصویر تدریبات
جمع تدریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیبات
تصویر تقطیبات
جمع تقطیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
حدس، تخمین، نزدیک، کمابیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبات
تصویر تقریبات
جمع تقریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
کمابیش، کم و بیش، نزدیک به
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
بالكاد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
Approximately, Nearly, Virtually
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
approximativement, presque, virtuellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
대략 , 거의 , 사실상
دیکشنری فارسی به کره ای
کنار هم، تقریباً، به طور نزدیک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
تقریباً , تقریباً
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
প্রায় , প্রায়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
takriban, karibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
yaklaşık olarak, neredeyse
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
おおよそ , ほぼ , 実質的に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
בערך , כמעט , כמעט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
लगभग , लगभग
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
kira-kira, hampir, secara virtual
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
ongeveer, bijna, vrijwel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
aproximadamente, casi, virtualmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
approssimativamente, quasi, virtualmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
aproximadamente, quase, virtualmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
大约 , 几乎
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
około, prawie, praktycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
приблизно , майже , практично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
ungefähr, fast, praktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
приблизительно , почти , практически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
ประมาณ , เกือบ , เกือบจะ
دیکشنری فارسی به تایلندی