جدول جو
جدول جو

معنی تقریبا - جستجوی لغت در جدول جو

تقریبا
کمابیش، کم و بیش، نزدیک به
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
فرهنگ واژه فارسی سره
تقریبا
حدس، تخمین، نزدیک، کمابیش
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
فرهنگ لغت هوشیار
تقریبا
Approximately, Nearly, Virtually
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقریبا
приблизительно , почти , практически
دیکشنری فارسی به روسی
تقریبا
ungefähr, fast, praktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تقریبا
приблизно , майже , практично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تقریبا
około, prawie, praktycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تقریبا
大约 , 几乎
دیکشنری فارسی به چینی
تقریبا
aproximadamente, quase, virtualmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تقریبا
approssimativamente, quasi, virtualmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تقریبا
aproximadamente, casi, virtualmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تقریبا
approximativement, presque, virtuellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تقریبا
ongeveer, bijna, vrijwel
دیکشنری فارسی به هلندی
تقریبا
ประมาณ , เกือบ , เกือบจะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تقریبا
kira-kira, hampir, secara virtual
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تقریبا
تقريبًا , بشكلٍ تقريبيٍّ
دیکشنری فارسی به عربی
تقریبا
लगभग , लगभग
دیکشنری فارسی به هندی
تقریبا
בערך , כמעט , כמעט
دیکشنری فارسی به عبری
تقریبا
おおよそ , ほぼ , 実質的に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تقریبا
대략 , 거의 , 사실상
دیکشنری فارسی به کره ای
تقریبا
yaklaşık olarak, neredeyse
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تقریبا
takriban, karibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تقریبا
প্রায় , প্রায়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تقریبا
تقریباً , تقریباً
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقریبات
تصویر تقریبات
جمع تقریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
کمابیش، کم و بیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقریرا
تصویر تقریرا
بشرح، به بیان، لفظاً و قولاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
احتمالی، نزدیک به حقیقت و تخمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
Approximate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
приблизительный
دیکشنری فارسی به روسی