جدول جو
جدول جو

معنی تقاطعات - جستجوی لغت در جدول جو

تقاطعات
جمع تقاطع
تصویری از تقاطعات
تصویر تقاطعات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقاطرات
تصویر تقاطرات
جمع تقاطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقطاعات
تصویر اقطاعات
پرگنه ها جامگی ها جمع اقطاع اقطاعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخاطبات
تصویر تخاطبات
جمع تخاطب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخادعات
تصویر تخادعات
جمع تخادع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترافعات
تصویر ترافعات
جمع ترافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراجعات
تصویر تراجعات
جمع تراجع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدافعات
تصویر تدافعات
جمع تدافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعاطیات
تصویر تعاطیات
جمع تعاطی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعاطفات
تصویر تعاطفات
جمع تعاطف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلیعات
تصویر تقلیعات
جمع تقلیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیعات
تصویر تقطیعات
جمع تقطیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریعات
تصویر تقریعات
جمع تقریع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاعدات
تصویر تقاعدات
جمع تقاعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاسمات
تصویر تقاسمات
جمع تقاسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقارنات
تصویر تقارنات
جمع تقارن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاربات
تصویر تقاربات
جمع تقارب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقادمات
تصویر تقادمات
جمع تقادم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقابلات
تصویر تقابلات
جمع تقابل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاطمات
تصویر تلاطمات
جمع تلاطم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنازعات
تصویر تنازعات
جمع تنازع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواضعات
تصویر تواضعات
جمع تواضع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقطعات
تصویر مقطعات
شعرهای کوتاه سبک وزن، قطعه ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاطنات
تصویر قاطنات
جمع قاطنه، ماندگاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطعیت
تصویر قاطعیت
برش برندگی، آور داشت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لقاطه، خنزر پنزر خرده ریزها جمع محمولاتی که با ایشان بود بکلی بر گرفت و باقی لقاطات قوم و بقایای سیف بگریختند
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن از یکدیگر و جدا شدن، ترک مراوده و مکاتبه کردن، انجام دادن کاری را با اجرت معین بعهده گرفتن، توضیح امروزه غالبا بعهده گرفتن ساختمان جاده ها و ابنیه را مقاطعه گویند پیمانکاری. یا به مقاطعه دادن، ساختمان بنا یا ساختن جاده ای را بعهده کسی یاموسسه ای در مقابل مزد معین واگذار کردن، ارزیابی مالیات یک منطقه بقرار مبلغی مقطوع، اجاره کردن مالیات محل بوسیله مردم آن بمبلغ مقطوع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقطعات
تصویر مقطعات
جمع مقطعه، ویچست ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطعیت
تصویر قاطعیت
((~. یَّ))
قاطع بودن، با قدرت عمل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقطعات
تصویر مقطعات
((مُ قَ طَّ))
جامه های کوتاه، شعرهای کوتاه و سبک وزن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قاطعیت
تصویر قاطعیت
Assertiveness, Decisiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
assertividade, decisão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
Durchsetzungsvermögen, Entschlossenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
asertywność, zdecydowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
уверенность , решительность
دیکشنری فارسی به روسی