- تقادع
- در پی هم شتافتن دنبال هم افتادن
معنی تقادع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برشگاه، چهار راه
یکدیگر را فریب دادن
باز ایستادن
از یکدیگر بریدن
قرعه زدن
دیرینه شدن دیرینگی جمع تقدمه، کهنگی بودن دیرینه شدن، کهنگی دیرینگی، جمع تقادمات
آشتی کردن
با هم دشنام دادن
دیرینه شدن، دیرینه بودن، دیرینگی
بازنشستگی، بازنشسته شدن، از کاری بازماندن، گوشه نشینی و کناره گیری، بازایستادن از کاری
خود را فریب خورده وانمود کردن، یکدیگر را فریب دادن
جمع تقدمه، پیشکش، هدیه
چهارراه، در ریاضیات نقطه ای که در آن دو یا چند خط یکدیگر را قطع کنند، از هم بریدن و جدا شدن، یکدیگر را قطع کردن
Intersection, Junction
перекрёсток
Kreuzung
перехрестя , перехрестя
skrzyżowanie
交叉路口 , 交叉口 , 交汇处
interseção, junção
incrocio
intersección
intersection, jonction
kruispunt, kruising
ทางแยก , จุดเชื่อมต่อ
persimpangan
تقاطعٌ , تقاطع
चौराहा
צֹמֶת , צומת
交差点 , 接合点