جدول جو
جدول جو

معنی تفسیده - جستجوی لغت در جدول جو

تفسیده
گرم شده، گداخته
تصویری از تفسیده
تصویر تفسیده
فرهنگ فارسی عمید
تفسیده
(تَ دَ / دِ)
گرم شده. (فرهنگ جهانگیری). بغایت گرم شده. (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تفته. تافته. افروخته:
به بادافره آنگه شتابیدمی
که تفسیده آهن بتابیدمی.
فردوسی.
تو شادمان و آنکه به تو شادمانه نیست
چون مرغ برکشیده به تفسیده بابزن.
فرخی.
ز پولاد سندانی اندر شتاب
ببردی چو تفسیده اخگر ز تاب.
اسدی.
ای کردگار دوزخ تفسیدۀ ترا
از آدمی و سنگ بود هیزم و زرنگ.
سوزنی.
همواره بود از نفس سرد حسودش
از دوزخ تفسیده تف نار شکسته.
سوزنی.
از تو چه حاصل زیان کیسه به دنیا
دوزخ تفسیده سود روز قیامت.
سوزنی.
داغ فرمانش چو تفسیده شد ازآتش یأس
نسخۀ اول از آن شانۀ ایام گرفت.
انوری.
همچوگرمابه که تفسیده بود
تنگ آیی جانت بخسیده شود.
مولوی.
دل نگیرد یک نفس در سینۀ گرمم قرار
تابۀ تفسیده از خود دور دارد دانه را.
صائب.
تفسیده بود ریگ بیابان دلم
ترسم قدم ناله شود آبله دار.
مولاناملک قمی (از فرهنگ جهانگیری).
- تفسیده لبان، لبهای ترکیده. (ناظم الاطباء). رجوع به تب و تاب وتف و تفت و تفته و تفسه و تفسیدن و ترکیبهای دیگر تفسییده شود
لغت نامه دهخدا
تفسیده
بغایت گرم شده تفتیده
تصویری از تفسیده
تصویر تفسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تفسیده
((تَ دِ))
گرم شده، گداخته
تصویری از تفسیده
تصویر تفسیده
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفتیده
تصویر تفتیده
گداخته، گرم شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیله
تصویر تفسیله
نوعی پارچۀ ابریشمی که از آن قبا و لباده یا لباس دیگر بدوزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبسیده
تصویر تبسیده
گرم شده، بی تاب شده از گرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیدن
تصویر تفسیدن
گرم شدن از تف آتش یا آفتاب، برای مثال از گرمی آفتاب سوزان / تفسید به وقت نیم روزان (نظامی۳ - ۴۳۲) تا نتفسید از آفتاب سرش / نه ز خود بود و نز جهان خبرش (نظامی۴ - ۶۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیدن
تصویر تفسیدن
گرم شدن از تف آتش یا آفتاب تفیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفسیله
تصویر تفسیله
قسمی پارچه ابریشمی که از آن قبا و ازار و غیره دوزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
وحشت زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفسیده
تصویر خفسیده
خفته خوابیده بخواب رفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چفسیده
تصویر چفسیده
ملصق دوسیده چسبیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتیده
تصویر تفتیده
گرم شده داغ شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتیده
تصویر تفتیده
((تَ دِ))
بسیار گرم شده، گداخته شده، تفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفسیله
تصویر تفسیله
((تَ لِ))
نوعی پارچه ابریشمی که از آن جامه و غیره دوزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفسیدن
تصویر تفسیدن
((تَ دَ))
گرم شدن از تف آتش یا آفتاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
Afraid, Frightened
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
effrayé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
怖がっている , 恐れている
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
מפחד , מפוחד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
डरा हुआ , डरा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
takut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
กลัว , กลัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
bang
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
przestraszony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
asustado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
spaventato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
assustado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
害怕的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
наляканий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
ängstlich, verängstigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
испуганный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
두려운 , 겁먹은
دیکشنری فارسی به کره ای