جدول جو
جدول جو

معنی تفزیع - جستجوی لغت در جدول جو

تفزیع
ترسانیدن، بی بیم گردانیدن. از اضداد است
تصویری از تفزیع
تصویر تفزیع
فرهنگ فارسی عمید
تفزیع
(تَءْ)
ترسانیدن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بی بیم گردانیدن. و صلۀ آن، عن باشد. قوله تعالی: حتی اذا فزع عن قلوبهم، ای کشف عنها الفزع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اندوه وابردن. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توزیع
تصویر توزیع
پراکنده کردن، بخش کردن، در علم اقتصاد پخش کردن کالا به وسیلۀ تولید کننده و رساندن آن به مصرف کننده
توزیع حروف: در ادبیات در فن بدیع تکرار نمودن یک حرف در فواصل کم مانند تکرار حرف «ش» در این مصراع، برای مثال شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی (سعدی۲ - ۹۱۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفریع
تصویر تفریع
برآمدن، سربلند ساختن، پراکندن، از هم جدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
پخته شدن گوشت و خرما. (زوزنی). نیمه پخته شدن و رسیده گردیدن غورۀ خرما. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رسیدن نصف یا ثلث غورۀ خرما. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) ، کم آب ماندن حوض. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، دور کردن ناشکیبایی کسی را و تسلی دادن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، پاره پاره کردن گوشت. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تفریع
تصویر تفریع
به بالا بر شدن، به نشیت فرو شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
پخش کردن، تقسیم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفظیع
تصویر تفظیع
بزشتی نسبت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجیع
تصویر تفجیع
دردمند ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفلیع
تصویر تفلیع
نیک بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفظیع
تصویر تفظیع
((تَ))
فظیع گردانیدن، زشت و سخت کردن، به زشتی نسبت دادن، زشتی، شناعت، جمع تفظیعات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
((تُ))
پراکنده ساختن، تقسیم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
پخشایش، پخش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
توزيعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
Distribution, Syndication
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distribution, syndication
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
분배 , 신디케이션
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
配布 , シンジケーション
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
تقسیم , تقسیم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
dağıtım, sendikasyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
usambazaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
বিতরণ , সিন্ডিকেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
वितरण , सिंडिकेशन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
הפצה , סִינְדִּיקַצְיָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distribución, sindicación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distribusi, sindikasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
การแจกจ่าย , การกระจาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distributie, syndicatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distribuzione, sindacazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
distribuição, sindicância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
dystrybucja, syndykacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
розподіл , синдикація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
Verteilung, Syndizierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
распределение , синдикация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توزیع
تصویر توزیع
分配 , 联合发售
دیکشنری فارسی به چینی