معنی تفاید - جستجوی لغت در جدول جو
تفاید
همسودی
همسودی
تصویر تفاید
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تزاید
تزاید
افزون شدن، افزایش
افزون شدن، افزایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفاسد
تفاسد
بریدن ارحام را، قطع رحم
بریدن ارحام را، قطع رحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفادی
تفادی
خویشتنداری، رها جویی، سر بها دادن
خویشتنداری، رها جویی، سر بها دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفدید
تفدید
فیریدن در رفتار، بانگ زدن هنگام خروش
فیریدن در رفتار، بانگ زدن هنگام خروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفسید
تفسید
تباهاندن تباه کردن تباهی انگیختن
تباهاندن تباه کردن تباهی انگیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفرید
تفرید
فقیه شدن، دانا شدن
فقیه شدن، دانا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تفنید
تفنید
بدروغ، به ضعف، به جهل
بدروغ، به ضعف، به جهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تکاید
تکاید
یکدیگر را فریب دادن
یکدیگر را فریب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تزاید
تزاید
زیاد شدن، افزون شدن، افزونی، افزایش
زیاد شدن، افزون شدن، افزونی، افزایش
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تفادی
تفادی
خود را از کسی حفظ کردن، پرهیز نمودن، یک سو شدن
خود را از کسی حفظ کردن، پرهیز نمودن، یک سو شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تفرید
تفرید
کناره گیری کردن، گوشه گرفتن، دوری گزیدن از مردم، فقیه شدن، به یگانگی پذیرفتن
کناره گیری کردن، گوشه گرفتن، دوری گزیدن از مردم، فقیه شدن، به یگانگی پذیرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تزاید
تزاید
((تَ یُ))
زیاد شدن، افزون گشتن
زیاد شدن، افزون گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تکاید
تکاید
((تَ یُ))
یکدیگر را فریب دادن، دشواری نمودن، رنجانیدن
یکدیگر را فریب دادن، دشواری نمودن، رنجانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تفسید
تفسید
((تَ))
تباه کردن
تباه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تفرید
تفرید
((تَ))
یگانه کردن، گوشه گزینی
یگانه کردن، گوشه گزینی
فرهنگ فارسی معین
تصویر تفادی
تفادی
((تَ))
دوری گزیدن، پرهیز نمودن
دوری گزیدن، پرهیز نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تاید
تاید
نیرومند شدن، قوی گشتن توانا گشتن
نیرومند شدن، قوی گشتن توانا گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
فاید
به معنی تا ست که کلمه انتها باشد حتی: خداوند است و میر و میرزاد است ز عهد عصر آدم فاید اکنون. (قطران)
به معنی تا ست که کلمه انتها باشد حتی: خداوند است و میر و میرزاد است ز عهد عصر آدم فاید اکنون. (قطران)
فرهنگ لغت هوشیار