جدول جو
جدول جو

معنی تفاحش - جستجوی لغت در جدول جو

تفاحش
فحش گفتن و آشکارا کردن آن
تصویری از تفاحش
تصویر تفاحش
فرهنگ لغت هوشیار
تفاحش
((تَ حُ))
ناسزا گفتن، از حد گذشتن
تصویری از تفاحش
تصویر تفاحش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متفاحش
تصویر متفاحش
دشنامگوی فحش دهنده ناسزا گوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاح
تصویر تفاح
سیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفحش
تصویر تفحش
ناسزا گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاح
تصویر تفاح
سیب، میوه ای تقریباً گرد با پوست زرد، قرمز یا سبز، گوشت سفید، خوشبو و خوش طعم که چند نوع است، درختی از تیرۀ گل سرخیان، دارای برگ های بیضی و دندانه دار که شکوفه های سفید و صورتی دارد
فرهنگ فارسی عمید
زشت ناپسند، بسیار، بسیار زفت، بسیار بد، بسیار چیره، دشنامگوی زشت قبیح، آنچه از حد تجاوز کند زیاده از حد بسیار کثیر. یا تفاوت فاحش. تفاوت زیاد. یا غلط فاحش. غلط بسیار مهم و فاضح، بی شرف، جسور گستاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاح
تصویر تفاح
((تُ فّ))
سیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاحش
تصویر فاحش
((ح))
زشت، قبیح، بسیار، زیاد، آن چه از حد بگذرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاحش
تصویر فاحش
قبیح، زشت، ازحددرگذشته، ویژگی آنچه از حد تجاوز کند، بسیار زیاد، آشکار، واضح مثلاً غلط فاحش
فرهنگ فارسی عمید
เด่นชัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تفاحشات
تصویر تفاحشات
جمع تفاحش
فرهنگ لغت هوشیار