جدول جو
جدول جو

معنی تفاحتان - جستجوی لغت در جدول جو

تفاحتان
(تُفْ فا حَ)
سرهای هر دو ران نزدسرین. (منتهی الارب). به صیغۀ تثنیه دو سر استخوان فخذ نزدیک سرین. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفتان
تصویر تفتان
گرم، داغ، هرچه از آفتاب یا آتش گرم و داغ شده باشد، تافتون
فرهنگ فارسی عمید
از م-ادۀ تافت-ن، (فرهن-گ نظ-ام)، ن-ان کلفتی که به دیوار تنور زده بپزند مقابل نان سنگک که بر روی ریگ گرم روی زمین کوره پخته میشود، (فرهنگ نظام)، تافتون، تفتون بلهجۀ خراسان
لغت نامه دهخدا
کشتی کوچکی در بحر روم دارای دکلی بزرگ و بادبان ها
لغت نامه دهخدا
(صَ حَ)
دو سوی مخرج و در حدیث استنجاء است: او لایجد احدکم ثلثه احجار، حجرین للصفحتین و حجر للمسربه. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا
(صِ نِ)
تیرهای کسی در یک جا افتادن: احتان رجل، افتادن تیرهای مرد در یک جا. (منتهی الارب) ، برانگیخته شدن. (منتهی الارب). برافژولیده شدن. (تاج المصادر)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ حتن. قرینان. همتایان. همسران
لغت نامه دهخدا
(تَ)
آنچه ازآفتاب یا آتش گرم شده باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). هر چیز گرم شده از آفتاب یا آتش. (ناظم الاطباء) ، و قسمی از نان که آنرا به هندی پراتها گویند. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نام کوهی آتشفشانی به مکران که هم امروز دائماً ابخره و گاهی مواد سوزان از آن خارج میشود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
جایی است که زید بن رفاعه لشکر زید بن حارثه را در آن مکان ملاقات کرد و آنچه از قومش به امر حضرت رسول گرفته بودند بازگرفت. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تفاوتات
تصویر تفاوتات
جمع تفاوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاحشات
تصویر تفاحشات
جمع تفاحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافتان
تصویر تافتان
نانی که بر دیواره تنور پخته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتان
تصویر احتان
جمع حتن، برابران، همتایان، هماوردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتان
تصویر تفتان
هر چیز گرم شده از آفتاب یا از آتش گرم داغ، قسمی از نان تافتون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتان
تصویر تفتان
((تَ))
هر چیز گرم شده از آفتاب یا آتش، قسمی از نان، تافتون
فرهنگ فارسی معین