جدول جو
جدول جو

معنی تغلیظ - جستجوی لغت در جدول جو

تغلیظ
درشت کردن، ستبر کردن
تصویری از تغلیظ
تصویر تغلیظ
فرهنگ لغت هوشیار
تغلیظ
غلیظ کردن، ستبر کردن، چیزی را بر کسی سخت و درشت کردن، سخن درشت گفتن به کسی
تصویری از تغلیظ
تصویر تغلیظ
فرهنگ فارسی عمید
تغلیظ
((تَ))
غلیظ کردن، سخن درشت گفتن
تصویری از تغلیظ
تصویر تغلیظ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تغییظ
تصویر تغییظ
به خشم آوردن خشم بر انگیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغلیل
تصویر تغلیل
منسوب به خیانت کردن کسیرا، در زیر لباس پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغلیق
تصویر تغلیق
در بستن بستن فراز کردن بستن فراز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دشگیراندن، دشگیر خواندن واهر دانستن (واهر غلط)، غلط کار خواندن بغلط نسبت دادن، بغلط انداختن، غلط کاری، جمع تغلیطات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغلیب
تصویر تغلیب
غلبه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغلیط
تصویر تغلیط
به غلط انداختن، به غلط نسبت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغلیب
تصویر تغلیب
چیره گردانیدن، چیره ساختن، غلبه دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغلیق
تصویر تغلیق
((تَ))
بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغلیط
تصویر تغلیط
((تَ))
به غلط نسبت دادن، به غلط انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغلیب
تصویر تغلیب
((تَ))
چیره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلیظ
تصویر غلیظ
پرمایه، چگال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تغیظ
تصویر تغیظ
خشم گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغیظ
تصویر تغیظ
به خشم شدن، خشم گرفتن، خشمناک شدن، سخت گرم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلیظ
تصویر غلیظ
دارای مادۀ محلول بسیار در مایع مثلاً چای غلیظ،
شدید، پررنگ مثلاً آرایش غلیظ،
کنایه از فشرده و انبوه مثلاً دود غلیظ،
با شدت یا وضوح فراوان مثلاً لهجۀ غلیظ، فحش غلیظ،
خشن و تندخو مثلاً مامور غلیظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلیظ
تصویر غلیظ
گنده و سطبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلیظ
تصویر غلیظ
((غَ))
کلفت، ستبر، خشن، درشت، ناگوار، دیرهضم، تیره، پرمایه، برعکس رقیق
فرهنگ فارسی معین