یکدیگر را به چشم اشارت کردن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). با یکدیگر بچشم اشارت کردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). اشاره کردن بعض قوم مر بعض دیگر را با چشمهای خود، یقال: تغامزوا به. (از اقرب الموارد). و منه قوله تعالی: و اذا مروا بهم یتغامزون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
یکدیگر را به چشم اشارت کردن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). با یکدیگر بچشم اشارت کردن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). اشاره کردن بعض قوم مر بعض دیگر را با چشمهای خود، یقال: تغامزوا به. (از اقرب الموارد). و منه قوله تعالی: و اذا مروا بهم یتغامزون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
غفلت ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تغافل. (اقرب الموارد). همدیگر را در آب فروبردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تماقل درآب. (از اقرب الموارد). و رجوع به مادۀ قبل شود
غفلت ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تغافل. (اقرب الموارد). همدیگر را در آب فروبردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تماقل درآب. (از اقرب الموارد). و رجوع به مادۀ قبل شود