به آواز گریستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). به آواز بلند گریستن و آواز زدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، یاری خواستن از کسی و کذا عول به عوله یق عول علی ما شئت (به صیغۀ امر) ، ای استعن به کانه یقول احمل علی ما شئت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نازیدن، بار نهادن بر کسی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ظله ساختن از بهرباران. (تاج المصادر بیهقی). باران گریز ساختن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ساختن سایبان تا از باران بدو پناه آورند. (آنندراج). عاله ساختن. (از اقرب الموارد) ، اعتماد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). اعتماد کردن و تکیه نمودن بر چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و تعویل و اعتماد که بر حسن عهد و کمال محبت و.... در هواخواهی و مروت باطل گردد. (سندبادنامه ص 72)
به آواز گریستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). به آواز بلند گریستن و آواز زدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، یاری خواستن از کسی و کذا عول به عوله یق عول علی ما شئت (به صیغۀ امر) ، ای استعن به کانه یقول احمل علی ما شئت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نازیدن، بار نهادن بر کسی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ظله ساختن از بهرباران. (تاج المصادر بیهقی). باران گریز ساختن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ساختن سایبان تا از باران بدو پناه آورند. (آنندراج). عاله ساختن. (از اقرب الموارد) ، اعتماد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). اعتماد کردن و تکیه نمودن بر چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و تعویل و اعتماد که بر حسن عهد و کمال محبت و.... در هواخواهی و مروت باطل گردد. (سندبادنامه ص 72)
بازگشت کردن از چیزی آغاز یابی ناب یابی کاوش و پژوهش برای رسیدن به آغاز یا ناب نهاده یا اندیشه ای، سفر نگیدن (سفرنگ تفسیر) باز گردانیدن بازگشت دادن، تفسیر کردن بیان کردن، شرح و بیان کلمه یا کلام بطوری که غیر از ظاهر آن باشد تعبیر، جمع تاویلات
بازگشت کردن از چیزی آغاز یابی ناب یابی کاوش و پژوهش برای رسیدن به آغاز یا ناب نهاده یا اندیشه ای، سفر نگیدن (سفرنگ تفسیر) باز گردانیدن بازگشت دادن، تفسیر کردن بیان کردن، شرح و بیان کلمه یا کلام بطوری که غیر از ظاهر آن باشد تعبیر، جمع تاویلات