جدول جو
جدول جو

معنی تعنقش - جستجوی لغت در جدول جو

تعنقش(بَ)
درپیچیدن و سختی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
در هم پیچیدن موی و بر هم نشستن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
در سوراخ خود درآمدن کلاکموش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). داخل شدن خرگوش در لانۀ خود. (از اقرب الموارد) ، سر و گردن در سوراخ درآوردن خرگوش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دست در گردن همدیگری کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
جمع کردن از تمام وجه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعنق
تصویر تعنق
دست به گردنی دست به گردن شدن
فرهنگ لغت هوشیار