جدول جو
جدول جو

معنی تعفق - جستجوی لغت در جدول جو

تعفق
(بَ)
پناه آوردن بکسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پنهان گردیدن در پس چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پنهان گردیدن وحشی در پس پشته و نظایر آن از ترس سگ و جز آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تعفف
تصویر تعفف
عفیف بودن، عفت داشتن، خودداری کردن از حرام، پرهیزکاری، پاک دامنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توفق
تصویر توفق
دست یافتن بر امری یا کاری یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعرق
تصویر تعرق
عرق کردن، در علم زیست شناسی خارج شدن رطوبت زیادی گیاهان به صورت بخار از منافذ و روزنه های برگ ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعلق
تصویر تعلق
آویخته شدن، درآویختن به چیزی، دلبستگی داشتن به کسی یا چیزی، علاقه و پیوستگی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعمق
تصویر تعمق
دوراندیشی کردن، غور کردن
در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری،
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترفق
تصویر ترفق
نرمی کردن با کسی، مهربانی کردن، همراهی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
بدبو شدن، گندیده شدن، پوسیدگی و گندیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعشق
تصویر تعشق
عاشق شدن، عشق ورزیدن، اظهار عشق کردن
فرهنگ فارسی عمید
ژرفایش، دور رفتن فرو رفتن ژرف اندیشیدن غور کردن، ژرف اندیشی، جمع تعمقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعنق
تصویر تعنق
دست به گردنی دست به گردن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفق
تصویر ترفق
مهربانی نمودن، نرمی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدفق
تصویر تدفق
جهیدن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفق
تصویر تصفق
دو دلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعلق
تصویر تعلق
پوستگی و دوستی و محبت و دلبستگی و اتصال و ارتباط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعسق
تصویر تعسق
آزمندی، چسبندگی چسبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
خوی کردن خوییدن، ریشه دوانی ریشه دواندن عرق کردن خوی کردن خوی بر افشاندن، بیرون شدن رطوبت زیادی گیاهان بصورت بخار، ریشه دواندن درخت در زمین، جمع تعرقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعشق
تصویر تعشق
عاشق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توفق
تصویر توفق
دست یافتن بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعفف
تصویر تعفف
عفت نمودن، پارسائی نمودن، خودداری کردن از حرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعفی
تصویر تعفی
ناپدیدی نیست گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گندگی بدبویی بد بو شدن گندیدن گندیده شدن، بد بویی گندگی گندیدگی، جمع تعفنات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلفق
تصویر تلفق
در پیوستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعفر
تصویر تعفر
در خاک غلتیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعفج
تصویر تعفج
کجروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعوق
تصویر تعوق
باز ایست، واپسی واپسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفق
تصویر ترفق
((تَ رَ فُّ))
مهربانی کردن، همراهی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعمق
تصویر تعمق
((تَ عَ مُّ))
ژرف اندیشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعلق
تصویر تعلق
((تَ عَ لُّ))
دلبستگی داشتن، آویخته شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
((تَ عَ فُّ))
گندیدن، بد بو گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعفف
تصویر تعفف
((تَ عَ فُّ))
پارسایی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعشق
تصویر تعشق
((تَ عَ شُّ))
عاشقی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعرق
تصویر تعرق
((تَ عَ رُّ))
عرق کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدفق
تصویر تدفق
((تَ دَ فُّ))
جهیدن آب، روان گشتن آب با سرعت و فشار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعمق
تصویر تعمق
ژرف نگری
فرهنگ واژه فارسی سره