تعطیل فرویش، بیکار کردن هشتن، رستی -1 بیکار کردندست از کار کشیدن، مهمل گذاشتن تیمار نداشتن، بیکاری، روز بیکاری، جمع تعطیلاتفرویش، بیکار کردن هشتن، رستی -1 بیکار کردندست از کار کشیدن، مهمل گذاشتن تیمار نداشتن، بیکاری، روز بیکاری، جمع تعطیلات فرهنگ لغت هوشیار
تعطیل بیکار کردن، دست از کار کشیدن، مهمل گذاشتن چیزیبیکار کردن، دست از کار کشیدن، مهمل گذاشتن چیزی تصویر تعطیل فرهنگ فارسی عمید