عصابه بسر بازبستن. (تاج المصادر بیهقی). عصابه بر سر بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، تاج بر سر نهادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، شمشیر بستن فلان را مانند تعمیم. (از اقرب الموارد) ، شکم بستن از گرسنگی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، گرسنه داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تجویع. (اقرب الموارد) ، هلاک کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مهتر گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تسوید (آقا گردانیدن کسی را). (از اقرب الموارد) ، میراث عصبه گردانیدن برای کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح فقه) ارث بردن خویشاوندان پدری میت است (مانند برادران و برادرزادگان و اعمام و عموزادگان آنان) مازاد بر سهام صاحبان سهام را. تعصیب نزد علماء شیعه باطل است ولی اهل سنت و جماعت آن را قبول دارند. در فرهنگ حقوقی آمده است از عصبه گرفته شده و عصبه در لغت بمعنی فامیل پدری است و در اصطلاح فقه و قانون مدنی عبارتست از رد مقداری از ترکه (که از سهام صاحبان سهام زیادتر است) به اقربا پدری. این طرز تقسیم ترکه در فقه اهل سنت پذیرفته شده ولی در فقه شیعه و حقوق مدنی ایران قبول نشده است بلکه مقدار زائد مذکور بصاحبان سهام (غیر از زوج و زوجه و مادر اگر اخوه حاجب او باشند) رد می شود. (مادۀ 914 قانون مدنی)
عصابه بسر بازبستن. (تاج المصادر بیهقی). عصابه بر سر بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، تاج بر سر نهادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، شمشیر بستن فلان را مانند تعمیم. (از اقرب الموارد) ، شکم بستن از گرسنگی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، گرسنه داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تجویع. (اقرب الموارد) ، هلاک کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مهتر گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تسوید (آقا گردانیدن کسی را). (از اقرب الموارد) ، میراث عصبه گردانیدن برای کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح فقه) ارث بردن خویشاوندان پدری میت است (مانند برادران و برادرزادگان و اعمام و عموزادگان آنان) مازاد بر سهام صاحبان سهام را. تعصیب نزد علماء شیعه باطل است ولی اهل سنت و جماعت آن را قبول دارند. در فرهنگ حقوقی آمده است از عصبه گرفته شده و عصبه در لغت بمعنی فامیل پدری است و در اصطلاح فقه و قانون مدنی عبارتست از رد مقداری از ترکه (که از سهام صاحبان سهام زیادتر است) به اقربا پدری. این طرز تقسیم ترکه در فقه اهل سنت پذیرفته شده ولی در فقه شیعه و حقوق مدنی ایران قبول نشده است بلکه مقدار زائد مذکور بصاحبان سهام (غیر از زوج و زوجه و مادر اگر اخوه حاجب او باشند) رد می شود. (مادۀ 914 قانون مدنی)
در عصر آمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، به جوانی رسیدن و رسیده گردیدن دختر و در حیض درآمدن و نزدیک بیست سالگی رسیدن آن و بچه آوردن. یا حبس کرده شدن دختر وقت حیض. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بالغ شدن جوانی زن یا بالغ شدن وی یا گذشتن بیست سالگی و یا زاییدن او. (از اقرب الموارد) ، غلاف خوشه برآوردن کشت. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
در عصر آمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، به جوانی رسیدن و رسیده گردیدن دختر و در حیض درآمدن و نزدیک بیست سالگی رسیدن آن و بچه آوردن. یا حبس کرده شدن دختر وقت حیض. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بالغ شدن جوانی زن یا بالغ شدن وی یا گذشتن بیست سالگی و یا زاییدن او. (از اقرب الموارد) ، غلاف خوشه برآوردن کشت. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
آن که با چوبدستی می زند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، گردنگش و یاغی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کار مشکل و دشوار و در پیجان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعصی شود
آن که با چوبدستی می زند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، گردنگش و یاغی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کار مشکل و دشوار و در پیجان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعصی شود