تلخی و تندی مزه. (منتهی الارب). مرارت و قبض که بلعیدن بدانها سخت شود، و هر گاه با هم باشد ’بشاعت’ شود. (از اقرب الموارد). رجوع به عفص و عفصی و عفوصت شود
تلخی و تندی مزه. (منتهی الارب). مرارت و قبض که بلعیدن بدانها سخت شود، و هر گاه با هم باشد ’بشاعت’ شود. (از اقرب الموارد). رجوع به عفص و عفصی و عفوصت شود
خشک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خشک کردن پستان ناقه ز بهر فربهی. (تاج المصادر بیهقی). شیر نادوشیدن ناقه و مانند آن را تا فربه شود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بار ناکردن شتر را و بمراد او گذاشتن تا گشن قوی گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شتر برای گشنی پروردن. (زوزنی)
خشک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خشک کردن پستان ناقه ز بهر فربهی. (تاج المصادر بیهقی). شیر نادوشیدن ناقه و مانند آن را تا فربه شود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بار ناکردن شتر را و بمراد او گذاشتن تا گشن قوی گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شتر برای گشنی پروردن. (زوزنی)
حضرت معصومه، لقب فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر (ع) است و مزار او در قم زیارتگاه شیعیان است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به فاطمه دختر موسی بن جعفر شود
حضرت معصومه، لقب فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر (ع) است و مزار او در قم زیارتگاه شیعیان است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به فاطمه دختر موسی بن جعفر شود
مخصوصه در فارسی مونث مخصوص ویژه مونث مخصوص جمع مخصوصات، موضوع یالفظی کلی بود یالفظی جزوی. مثال موضوع جزوی آنکه گویی: زید دبیر است یا زید دبیر نیست واین را مخصوصه خوانند. یا ادویه مخصوصه. داروهایی که خاص یک مرض باشند ادویه ای که بالاخص برای درمان یک مرض یا یک عارضه بخصوص بکار برده شوند مانند تجویز اوابائین در نارساییهای قلب ادویه خاصه
مخصوصه در فارسی مونث مخصوص ویژه مونث مخصوص جمع مخصوصات، موضوع یالفظی کلی بود یالفظی جزوی. مثال موضوع جزوی آنکه گویی: زید دبیر است یا زید دبیر نیست واین را مخصوصه خوانند. یا ادویه مخصوصه. داروهایی که خاص یک مرض باشند ادویه ای که بالاخص برای درمان یک مرض یا یک عارضه بخصوص بکار برده شوند مانند تجویز اوابائین در نارساییهای قلب ادویه خاصه