- تعزیز
- ارجمند گردانیدن
معنی تعزیز - جستجوی لغت در جدول جو
- تعزیز
- عزیز کردن، ارجمند گردانیدن، بزرگ داشتن، توانا کردن
- تعزیز ((تَ))
- ارجمند گردانیدن، عزیز کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سوگیاد
عاجز کردن
سوگواری و عزاداری
گوشه گیر گرداندن، جدا ساختن
نکوهیدن، ملامت کردن
به صبر فرمودن
دور رفتن
ترنجیدن، پوشیدن
جنباندن آرام
برون آوردن
نکوهش کردن، ملامت و سرزنش کردن، ادب کردن، چوب زدن
صبر و شکیبایی دادن به مصیبت دیده و دلجویی کردن او، تسلی دادن، تسلیت گفتن، عزاداری کردن
روضه خوانی، عزاداری و برپا داشتن مجلس عزا برای هر یک از امامان، مخصوصاً امام حسین، نمایشی با کلام منظوم یا آهنگین که مصائب ائمه به ویژه امام حسین را به تصویر می کشد
گرامی، نازنین، گرانمایه، مهربان
شکیبدن به خود گرفتن شکیب ورزیدن شکیبایی کردن
ارجمندی، کمیابی
عزیز شدن، گرامی شدن، ارجمند شدن
شریف، گرامی، گران مایه، ارجمند، بزرگوار،
لقب هر یک از فرمانروایان مصر یا بزرگترین صاحب منصب دربار فرعون،
خویشاوند بسیار نزدیک، آنچه به سختی به دست می آید، کمیاب، نیرومند، قوی، در تصوف پیر،
از نام های خداوند
عزیز داشتن: گرامی داشتن، ارجمند داشتن
عزیز کردن: گرامی کردن
لقب هر یک از فرمانروایان مصر یا بزرگترین صاحب منصب دربار فرعون،
خویشاوند بسیار نزدیک، آنچه به سختی به دست می آید، کمیاب، نیرومند، قوی، در تصوف پیر،
از نام های خداوند
عزیز داشتن: گرامی داشتن، ارجمند داشتن
عزیز کردن: گرامی کردن
شریف و بزرگوار و با عزت، منیع، گران
Adored, Dear
обожаемый , дорогой
verehrt, lieb
улюблений , дорогий
ukochany, drogi
adorado, querido