جدول جو
جدول جو

معنی تعامل - جستجوی لغت در جدول جو

تعامل
با یکدیگر داد ستد کردن
تصویری از تعامل
تصویر تعامل
فرهنگ لغت هوشیار
تعامل
Interaction
تصویری از تعامل
تصویر تعامل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تعامل
взаимодействие
دیکشنری فارسی به روسی
تعامل
Interaktion
دیکشنری فارسی به آلمانی
تعامل
взаємодія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تعامل
interakcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تعامل
互动
دیکشنری فارسی به چینی
تعامل
interação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تعامل
interazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تعامل
interacción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تعامل
interaction
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تعامل
interactie
دیکشنری فارسی به هلندی
تعامل
การปฏิสัมพันธ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تعامل
interaksi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تعامل
تعاملٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تعامل
पारस्परिक क्रिया
دیکشنری فارسی به هندی
تعامل
אִינְטֶרַקְצְיָה
دیکشنری فارسی به عبری
تعامل
相互作用
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تعامل
상호작용
دیکشنری فارسی به کره ای
تعامل
etkileşim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تعامل
mwingiliano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تعامل
আন্তঃক্রিয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تعامل
تعامل
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متعامل
تصویر متعامل
کسی که با دیگری خرید و فروش و معامله می کند، یک طرف معامله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متعامل
تصویر متعامل
سوداگر داد و ستد کننده معامله کننده داد و ستد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعامل
تصویر متعامل
((مُ تَ مِ))
معامله کننده، داد و ستد کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعادل
تصویر تعادل
ترازمندی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکامل
تصویر تکامل
فرگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحامل
تصویر تحامل
کینه در دل گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدامل
تصویر تدامل
با همدیگر صلح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
کور نمایی خود را به کوری زدن، خود کوری خود را کور کردن خود را بکوری زدن کوری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعالم
تصویر تعالم
با هم دانی با هم چیزی را دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعاقل
تصویر تعاقل
خردمندی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعازل
تصویر تعازل
گوشه گیری
فرهنگ لغت هوشیار
برابری - تراز مندی، همترازی با هم برابر شدن راست آمدن همتابودن، 2 برابری، هنگامی که جسمی درحال تعادل است که منتجه همه نیروهای واردبرآن برابر صفر باشد، در اجسام متکی تا وقتی که خط قایم مار از مرکز ثقل آنها داخل سطح اتکا باشد جسم بحال تعادل خواهد ماند، جمع تعادلات
فرهنگ لغت هوشیار