- تعاضد
- یاری نمودن همدیگر را
معنی تعاضد - جستجوی لغت در جدول جو
- تعاضد
- به هم کمک کردن، یکدیگر را یاری کردن
- تعاضد ((تَ ضُ))
- به یکدیگر یاری رساندن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با یکدیگر عهد کردن
با یکدیگر عناد داشتن
عقب هم رفتن
یاری کننده، هم بازو، یار و یاور
با همدیگر پیمان بستن، به هم گره زدن
با همدیگر عناد کردن، با هم ستیزه کردن
با هم عهد بستن، پیمان بستن، هم عهد شدن، به کاری یا امری توجه و رسیدگی کردن
دستمرد یاریگر یاری کننده کمک کننده: سلجوقیان... سروران ایشان بخلیفه نوشتند که مابندگان آل سلجوق... هواخواه دولت عباسی مطواع و معاضد اسلام... هستیم