- تظلیم
- ستمکار خواندن ستمگر دانستن
معنی تظلیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آموزه، آموزش
واگذاری، گردن نهادن
بردباری نمودن، به حلم منسوب کردن کسی را
برگزیدن
سایه افکندن سایه داری -1 سایه افکندندر سایه قرار دادن، سایبان ساختن
سلام کردن، تحیت و تکریم
از بن بریدن گوشی و بینی را
کسی را چیزی آموختن
به سخن در آوردن نولاندن به گفت واداشتن، زخم کردن زخماندن
رخنه کردن
گردن نهادن، رام شدن، واگذار کردن، سپردن، درود، سلام
علم یا هنری را به کسی یاد دادن، کسی را چیزی آموختن، آموزش
((تَ))
فرهنگ فارسی معین
گردن نهادن، سلام گفتن، پذیرفتن شکست و متوقف کردن جنگ، حالت اطاعت و فرمانبرداری، مطیع، فرمانبردار
سخن گفتن با کسی
عنصر فلزی، کمیاب، نرم و قابل مفتول شدن که از ترکیبات آن برای تولید سم و در شیشه سازی و تجهیزات الکترونیکی استفاده می کنند
Edification
Surrender, Submission
подчинение , капитуляция
возведение
Einreichung, Kapitulation
Erbauung
подання , капітуляція
будівництво
budowa
poddanie, poddanie się
提交 , 投降
edificação
submissão, rendição
edificazione
sottomissione, resa