- تضامنی
- پایندانی
معنی تضامنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب و مربوط به تضمن. یا دلالت تضمنی. دلالت لفظ است بر جزئی از معنی موضوع له خود مانند دلالت (اسنان) بر (حیوان ناطق)
ضامن یکدیگر شدن
کفیل و ضامن یکدیگر شدن، در علم حقوق نوعی تعهد و شراکت مالی که هر یک از اعضا حق دریافت تمامی طلب و مسئولیت پرداخت تمامی بدهی را داشته باشد
پشتیبان
خرسندی قبول رضامندی، خوشحالی خشنودی، اجازت رخصت. توضیح: (رضایت) در عربی نیامده و مجعول است از (رضا) و (رضوان)
خشنود خرسند
گناهکاری و معیوبی
همیارایی منسوب به تعاون یا شرکت تعاونی. شرکتی که برای کمک و یاری باعضای یک موسسه یا اداره تشکیل گردد
تثنیه توام. دو همزاد، دو همراه دو قرین
زینهاری منسوب و مربوط به تامین. اقدامات تامینی
مضمون ها، چیزهایی که از کلام مفهوم شود، موضوع کلام ها، معنی ها، مطلب ها، جمع واژۀ مضمون
مضمونها
آشوبزدگی آشفتگی عدم امنیت ظشوب: ... (شما هستید که حیات و موجودیتتان آغشته فلاکت و بدبختی و ناامنی و بی تکلیفی است)
منسوب و مربوط به تعاون، مجموعه ای که با کمک اعضای آن و برای تأمین منافع همه اعضا تشکیل می شود (اقتصاد)
آشوب و اغتشاش
بر مبنای تعاون، در علم اقتصاد بنگاهی که با همکاری اعضای آن و برای تامین منافع تمامی اعضا راه اندازی و اداره می شود، هر یک از شرکت هایی که به وسیلۀ اتوبوس و بعضاً سواری، به حمل مسافران برون شهری می پردازند
Consenting
Insecurity
insegurança
согласный
inseguridad
zustimmend
niepewność
згодний
неуверенность
zgadzający się
небезпека
onzekerheid
consentindo
Unsicherheit
acconsentente