معنی تعاونی - فرهنگ فارسی معین
معنی تعاونی
تعاونی
منسوب و مربوط به تعاون، مجموعه ای که با کمک اعضای آن و برای تأمین منافع همه اعضا تشکیل می شود (اقتصاد)
تصویر تعاونی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تعاونی
تعاونی
تعاونی
همیارایی منسوب به تعاون یا شرکت تعاونی. شرکتی که برای کمک و یاری باعضای یک موسسه یا اداره تشکیل گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تعاونی
تعاونی
بر مبنای تعاون، در علم اقتصاد بنگاهی که با همکاری اعضای آن و برای تامین منافع تمامی اعضا راه اندازی و اداره می شود، هر یک از شرکت هایی که به وسیلۀ اتوبوس و بعضاً سواری، به حمل مسافران برون شهری می پردازند
فرهنگ فارسی عمید
تعاونی
تعاونی
منسوب به تعاون. - شرکت تعاونی. رجوع به شرکت شود
لغت نامه دهخدا
تعاوی
تعاوی
گرد آمدن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.