جدول جو
جدول جو

معنی تصید - جستجوی لغت در جدول جو

تصید
شکار جستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). صید کردن. (تاج المصادر بیهقی نسخۀ خطی کتاب خانه سازمان ص 261 ورق ب). و رجوع به تصیید شود
لغت نامه دهخدا
تصید
صید کردن
تصویری از تصید
تصویر تصید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصدی
تصویر تصدی
متعرض شدن، پیش آمدن، عهده دار کاری شدن، مبادرت به امری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متصید
تصویر متصید
شکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، شکارگیر، صیدگر، نخجیرزن، نخجیرگیر، نخجیرگان، صیدافکن، قانص، صیّاد، حابل، صیدبند، شکارگر، نخجیروال، نخجیرگر
شکارگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصعد
تصویر تصعد
بالا رفتن، دشوار آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلید
تصویر تلید
قدیمی، مربوط به قدیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصعید
تصویر تصعید
صعود کردن، بالا رفتن، بالا بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حصید
تصویر حصید
آنچه از مزرعه درو کرده باشند، درو شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متصید
تصویر متصید
سرزمینی که در آن شکار فراوان باشد، جای شکار کردن، شکارگاه، شکارستان، نخجیرگاه، صیدگاه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ صَیْیَ)
شکارگاه: در ناحیت کشمیر خوش متصیدی و مرغزاری نزه بود. (کلیله چ مینوی، ص 158). و حریص بر صید فهود و صقور سبب کثرت متصیدات مرو ازنیشابور... (تاریخ جهانگشا). و رجوع به تصید شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ صَیْ یِ)
شکار جوینده. (آنندراج). مایل به صید و شکار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تصدد
تصویر تصدد
پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاید
تصویر تاید
نیرومند شدن، قوی گشتن توانا گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصید
تصویر توصید
بیم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلید
تصویر تلید
دارایی دیرینه، دارایی رخنیک (رخن ارث)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعید
تصویر تعید
چشم زخم رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقصید
تصویر تقصید
شکستن چوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقید
تصویر تقید
مقید بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصیر
تصویر تصیر
باب مانی همانند پدر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصبید
تصویر تصبید
شکار خواست، شکار کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدی
تصویر تصدی
پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدید
تصویر تصدید
آوا بر آوردن، دستکوبی دست زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصرید
تصویر تصرید
اندک کردن، کم کردن عطا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصعید
تصویر تصعید
بالا رفتن، صعود کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفید
تصویر تصفید
بند کردن، محکم ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصلید
تصویر تصلید
فرازفتیدن: زفت گشتن بسیار (زفت ممسک بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزید
تصویر تزید
فزونی نرخ، سخن ساختن، بیش گویی بسیار گویی پر چانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترید
تصویر ترید
ریزه کردن نان در دوغ شیر آب گوشت و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حصید
تصویر حصید
محصول، کشت و دروده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصید
تصویر اصید
کژ کردن، شیر بیشه، گردنفراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رصید
تصویر رصید
مراقب، چشم دارنده به چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متصید
تصویر متصید
شکار جوی، شکارگر شکار جوینده، شکار کننده بحیله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصعد
تصویر تصعد
دشوار آمدن و شاق گردیدن، بالا رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متصید
تصویر متصید
((مُ تَ صَ یِّ))
شکار جوینده، شکار کننده به حیله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقید
تصویر تقید
پابستگی
فرهنگ واژه فارسی سره