جدول جو
جدول جو

معنی تصویع - جستجوی لغت در جدول جو

تصویع
تصویح. (زوزنی). خشک کردن باد نبات را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به تصویح شود، تیز کردن سر چیزی را و گرد ساختن از اطراف و جوانب آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بر راه فرود آوردن خر ماده خر را و چپ و راست وی رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آماده کردن زن جایی را برای پنبه زدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، حرکت دادن پرنده سر خود را، سرکشی کردن اسب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در بدیع آوردن قافیه در مصراع اول ابیات غزل یا قصیده بعد از بیت اول مانند این شعر، برای مثال صبر کن ای دل که صبر، سیرت اهل صفاست / چارۀ عشق احتمال، شرط محبت وفاست ی مالک رد و قبول، هرچه کند پادشاست / گر بزند حاکم است، ور بنوازد رواست ی گرچه بخواند هنوز، دست جزع بر دعاست / ورچه براند هنوز، روی امید از قفاست (سعدی۲ - ۳۳۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
به راستی و درستی امری حکم کردن، رای به درستی کاری دادن، تایید، راست و درست دانستن، راست گو دانستن، در علوم سیاسی رای موافق دادن به لایحۀ قانونی از طرف مجلس شورا یا هیئت وزیران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
صورت کشیدن، درست کردن صورت چیزی، شکل کسی یا چیزی را نقش کردن، شکل و صورت کسی یا چیزی که بر روی کاغذ، دیوار و مانند آن کشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصدیع
تصویر تصدیع
باعث زحمت و دردسر شدن، مزاحم شدن، دردسر دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصویت
تصویر تصویت
آواز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهویع
تصویر تهویع
هراشاندن: به هراش واداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصنیع
تصویر تصنیع
ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
کسی را در کاری به صواب منسوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویح
تصویر تصویح
گیاخشکاندن سبزی خشک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نقش کردن و رسم نمودن صورت و شکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویه
تصویر تصویه
خشک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدیع
تصویر تصدیع
جدا جدا کردن، درد سر رسانیدن، درد سر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصریع
تصویر تصریع
قافیه آوردن در مصرع اول بیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصلیع
تصویر تصلیع
عذر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطویع
تصویر تطویع
آسانکرد، توانا کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
((تَ))
راست و درست دانستن، رای موافق دادن مجلس یا هیأت وزیران به لایحه ای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصنیع
تصویر تصنیع
((تَ))
ساختن، مهیا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصدیع
تصویر تصدیع
((تَ))
دردسر دادن، باعث زحمت شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
((تَ))
صورت کسی یا چیزی را کشیدن، تصویرگری، صورت سازی، جمع تصاویر، صورتی که بر کاغذ، دیوار و غیره کشند، شرح دادن، شرح و بیان، سه بعدی تصویری که عمق و حجم را نشان می دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نگاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
برنهادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
Ratification
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ратификация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
Bestätigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ратифікація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratyfikacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
批准
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratifica
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
ratificatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
การรับรอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
pengesahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی