- تصمع
- خون آلود شدن
معنی تصمع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خون آلود
گردهمایی
شوخ و بی باک، شاهپر، هشیار دل بیدار دل، شتر خروس
آرزومند و حریص شدن
گوش دادن
برآیش خور، دمیدن از زیر ابر
پراکنده شدن
آراستن خویش، خود آرایی کردن
بر گزینی گزینش بهین، تنها نشستن، سرگشتگی
روشن شدن
فراهم آمدن
جمع شدن، گرد آمدن، فراهم آمدن
خودآرایی کردن، خود را به حالتی متکلفانه وانمود کردن، ظاهرسازی کردن
Conglomeration
конгломерат
Konglomerat
конгломерат
konglomerat
conglomerado
conglomerato
conglomeración
conglomérat
conglomeraat
การรวมกลุ่ม
konglomerasi
تجمّعٌ
संगठना
מַחְשָׁב