معنی تصنع تصنع خودآرایی کردن، خود را به حالتی متکلفانه وانمود کردن، ظاهرسازی کردن خودآرایی کردن، خود را به حالتی متکلفانه وانمود کردن، ظاهرسازی کردن تصویر تصنع فرهنگ فارسی عمید