- تصحن
- خواستن چیزی را
معنی تصحن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع صحن
در حصار شدن، اعتصاب
درنگ کردن
نیکو یافت
کلمه ای که طور دیگر خواندن
شرم داشتن
خود را از عیب و بدی حفظ کردن
کلانشکمی، نابودی، خوار گشت
مواظب خود بودن، خود را حفظ کردن، کنایه از خود را از عیب و بدی در گفتار و کردار حفظ کردن
به جایی پناهنده شدن، بست نشستن، در حصار شدن، در جای استوار و محکم قرار گرفتن
میانسرا
سرای و ساحت آن، وسط حیات
وسط حیاط، میان خانه، ساحت خانه و سرا، قدح، کاسۀ بزرگ