جدول جو
جدول جو

معنی تصادفی - جستجوی لغت در جدول جو

تصادفی
(تَ دُ)
ناگهانی. اتفاقی
لغت نامه دهخدا
تصادفی
اتفاقی، حادثی، غیرمترقبه، تصادفتصادف
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصادفی
عشوائيّ
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به عربی
تصادفی
Chance, Accidental, Coincidental, Accidentally, Coincidentally, Fortuitously, Haphazard, Incidentally, Random
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصادفی
accidentel, accidentellement, chance, par coïncidence, de manière fortuite, hasardeux, accessoirement, aléatoire
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصادفی
আকস্মিক , দুর্ঘটনাজনিতভাবে , সুযোগ , অভিজ্ঞতা , একভাবে , দৈবভাবে , এলোমেলো , দুর্ঘটনাক্রমে
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصادفی
حادثاتی , حادثاتی طور پر , موقع , اتفاقی , اتفاقاً , اتفاقاً , بے ترتیب , بے ترتیب
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به اردو
تصادفی
kazara, şans, tesadüfi, tesadüfen, rastgele
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصادفی
kwa bahati, kwa bahati mbaya, nafasi, bahati, kiholela, nasibu
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصادفی
accidental, accidentalmente, oportunidad, por casualidad, fortuitamente, azaroso, incidentalmente, aleatorio
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصادفی
zufällig, versehentlich, Chance, nebenbei
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصادفی
випадковий , випадково , шанс
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصادفی
przypadkowy, przypadkowo, szansa, losowy
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصادفی
偶然的 , 偶然地 , 机会的 , 偶然的 , 偶然地 , 偶然地 , 随机的
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به چینی
تصادفی
acidental, acidentalmente, chance, por acaso, fortuitamente, azarento, incidentalmente, aleatório
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصادفی
accidentale, accidentalmente, opportunità, casualmente, fortuitamente, casuale, incidentalmente
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصادفی
toevallig, per ongeluk, kans, willekeurig
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به هلندی
تصادفی
случайный , случайно , шанс
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به روسی
تصادفی
โดยบังเอิญ , โดยบังเอิญ , โอกาส , โดยบังเอิญ , โดยบังเอิญ , อย่างบังเอิญ , แบบสุ่ม , โดยบังเอิญ , สุ่ม
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصادفی
kebetulan, secara tidak sengaja, kesempatan, secara kebetulan, acak
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصادفی
आकस्मिक , दुर्घटनावश , मौका , संयोगात्मक , संयोगवश , संयोगवश , संयोगिक , संयोगवश , यादृच्छिक
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به هندی
تصادفی
מקרי , באופן אקראי , סיכוי , אקראי , במקרה , באופן מקרי , אקראי , במקרה
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به عبری
تصادفی
偶然の , 偶然に , チャンス , 偶然の , 無秩序な , ランダムな
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصادفی
우연한 , 우연히 , 기회 , 우연한 , 무작위의 , 무작위의
تصویری از تصادفی
تصویر تصادفی
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصادف
تصویر تصادف
برخورد کردن وسیلۀ نقلیه با شخص یا چیزی، رو به رو شدن، به صورت غیرمنتظره با کسی یا چیزی برخورد کردن، حادثه، اتفاق غیرقابل پیش بینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصادفا
تصویر تصادفا
ناگهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
برخورد کردن، بهم خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
((تَ دُ))
برخورد کردن، پیش آمدن، رخ دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصافی
تصویر تصافی
((تَ))
با هم دوستی خالصانه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
برخورد، پیشامد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصادفا
تصویر تصادفا
پیشامدی
فرهنگ واژه فارسی سره
اتفاقاً، تصادفی، شانسی، غیرمترقبه، غیرمنتظره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
Coincidence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
совпадение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصادف
تصویر تصادف
Zufall
دیکشنری فارسی به آلمانی