جدول جو
جدول جو

معنی تشویک - جستجوی لغت در جدول جو

تشویک
خار درآوردن، خاردار شدن درخت، خار بر سر دیوار گذاشتن، سیخ پر شدن جوجه
تصویری از تشویک
تصویر تشویک
فرهنگ فارسی عمید
تشویک
(اِ تِ)
سپید شدن کشت پیش از آنکه پراکنده گردد، باخار گشتن. (زوزنی). خار برآوردن و خارناک شدن درخت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خار بردیوار نهادن. (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دندان اشتر برآمدن. (تاج المصادر بیهقی). دندان نشتر شتر برآمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پستان از جای برخاستن. (تاج المصادر بیهقی). پستان دختر برخاستن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سیخ پرشدن چوزه و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). باموی شدن چوزه. (تاج المصادر بیهقی). سر برزدن پرهای جوجه. (از اقرب الموارد) ، سخت شدن سبلت کودک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خشن شدن شارب غلام. (از اقرب الموارد) ، موی برآمدن بعد از ستردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). برآمدن موی سر پس از تراشیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تشویک
خاردار شدن درخت
تصویری از تشویک
تصویر تشویک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
در شک وگمان انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشریک
تصویر تشریک
شریک کردن
تشریک مساعی: همکاری، همفکری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
آشفتگی، بی آرامی، درهم کردن، به هم زدن، پراکندن، شوریده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، شرمساری، آشوب و اضطراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
به شوق آوردن، راغب کردن، آرزومند ساختن، کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
زشت کردن روی، به کسی چشم بد رسانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویذ
تصویر تشویذ
دستاری کردن دستار بر سر نهادن (دستار عمامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهویک
تصویر تهویک
چاهکنی چاه کندن
فرهنگ لغت هوشیار
صورت کردن آنرا، تصویر چیزی، صورت دادن گماناندن در گمان انداختن -1 در شک انداختندر گمان افکندن، شک آوردن، شک شبهه، جمع تشکیکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویح
تصویر تشویح
نا شناختن، انکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شرماندن شرمنده کردن، دلهره دادن، نماردن (نمار اشاره) اشاره کردن، شرمنده ساختن شرمنده کردن، شرمساری شرمزدگی، شور و اضطراب آشوب، جمع تشویرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویص
تصویر تشویص
مالیدن دندان به مسواک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
آرزومند کردن، بر انگیختن یا به شوق آوردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویل
تصویر تشویل
کم شدن شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشوین
تصویر تشوین
جدا ساختن از هم وا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
چشم بد رسانیدن به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریک
تصویر تشریک
همباز گرداندن هنبازاندن همبازش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
پریشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشوید
تصویر تشوید
((تَ))
برآمدن آفتاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشریک
تصویر تشریک
شراک بستن نعلین، بستن بند نعلین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشریک
تصویر تشریک
((تَ))
شریک کردن، شرکت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشکیک
تصویر تشکیک
((تَ))
در شک انداختن، شک آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
((تَ))
شوریده کردن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
((تَ))
آرزومند کردن، به شوق افکندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
((تَ))
زشت کردن روی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
نگرانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
انگیزش، دلگرمی، آفرین گفتن، فروزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
Encouragement, Ovation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
поощрение , овация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
Ermutigung, Ovation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
заохочення , овації
دیکشنری فارسی به اوکراینی