جدول جو
جدول جو

معنی تشجیع - جستجوی لغت در جدول جو

تشجیع
دلیرکردن
تصویری از تشجیع
تصویر تشجیع
فرهنگ لغت هوشیار
تشجیع
دلیر کردن، قوی دل ساختن، جرئت دادن
تصویری از تشجیع
تصویر تشجیع
فرهنگ فارسی عمید
تشجیع
((تَ))
دلیر کردن، جرأت دادن
تصویری از تشجیع
تصویر تشجیع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

باز گرداندن، درگلو غلتاندن آواز، باز خواهی باز خواستن داده انا الله و انا الیه راجعون را گفتن، بازگشت دادن -1 بر گردانیدن، آواز را در گلو گردانیدنتحریر دادن، بر گشت باز گرد، ترجیع بند، جمع ترجیعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشفیع
تصویر تشفیع
شفاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریع
تصویر تشریع
بیان کردن شریعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشجیر
تصویر تشجیر
شاخ و برگ کشیدن نگاشتن: دارو درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشبیع
تصویر تشبیع
بدرهه کردن به دنبال رفتن، فروزانیدن آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشایع
تصویر تشایع
همدیگر شریک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشییع
تصویر تشییع
از پی مسافر و جنازه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشنیع
تصویر تشنیع
عیب کسی را آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بار آهنگی آهنگین نوشتن با سجع سخن گفتن کلام موزون گفتن،جمع تسجیعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجیع
تصویر تفجیع
دردمند ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنجیع
تصویر تنجیع
کار سازی پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسجیع
تصویر تسجیع
سخن با سجع و قافیه گفتن، کلام موزون گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترجیع
تصویر ترجیع
برگردانیدن، بازگشت دادن، آواز را در گلو گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشییع
تصویر تشییع
در مراسم دفن مرده شرکت کردن و دنبال جنازه رفتن، بدرقه رفتن، به قصد وداع دنبال کسی رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشنیع
تصویر تشنیع
بسیار بدگفتن از کسی، کسی را زشت شمردن، عیوب کسی را آشکار کردن، رسوا ساختن کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترجیع
تصویر ترجیع
((تَ))
برگردانیدن، آواز را در گلو گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشییع
تصویر تشییع
((تَ))
بدرقه رفتن، جنازه را تا محل دفن همراهی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشنیع
تصویر تشنیع
((تَ))
بد گفتن از کسی، رسوا ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشفیع
تصویر تشفیع
((تَ))
شفیع قرار دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشریع
تصویر تشریع
((تَ))
شریعت آوردن، آیین نهادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسجیع
تصویر تسجیع
((تَ))
با سجع سخن گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشریع
تصویر تشریع
بیان کردن و نمودار ساختن راه یا شریعت، شریعت آوردن، آیین ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشجع
تصویر تشجع
دلیر نمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشیع
تصویر تشیع
دعوی مذهب شیعه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیع
تصویر شجیع
دلیر پردل دلارو شجاع دلاور دلیر، جمع شجعان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشیع
تصویر تشیع
مذهب شیعه داشتن، شیعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشیع
تصویر تشیع
((تَ شَ یُّ))
پیروی کردن، مذهب شیعه داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شجیع
تصویر شجیع
((شَ))
شجاع، دلاور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشجیع کردن
تصویر تشجیع کردن
دلیر گردانیدن جرات دادن
فرهنگ لغت هوشیار