جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تشفیع

تشفیع

تشفیع
شفاعت کسی بدادن. (زوزنی). شفاعت دادن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال:شفع شفاعه فشفعته، ای طلب المعاونه فقبلت شفاعته ای طلبه ُ و اعطیته الشفاعه. (اقرب الموارد) ، شفع یا جفت چیزی گردانیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

ترفیع

ترفیع
بر کشی بر کشیدن فرمو -1 بالا بردنبر کشیدنبر آوردن، برکشی ارتقا، جمع ترفیعات
فرهنگ لغت هوشیار