جدول جو
جدول جو

معنی تساهم - جستجوی لغت در جدول جو

تساهم
هم پشکی با هم پشک انداختن (پشک قرعه)
تصویری از تساهم
تصویر تساهم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تساهل
تصویر تساهل
آسان گیری، ساده گیرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفاهم
تصویر تفاهم
هم اندیشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
آسان گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسالم
تصویر تسالم
با یکدیگر طلح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاهم
تصویر تفاهم
یکدیگر را فهمیدن و معرفت حاصل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساهم
تصویر مساهم
هم سهم، هم بهره، شریک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسالم
تصویر تسالم
با هم صلح کردن، با هم آشتی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفاهم
تصویر تفاهم
سخن یا مطلب و مقصود یکدیگر را فهمیدن، یکدیگر را درک کردن
فرهنگ فارسی عمید
بوندار (سهام دار)، هنباز انباز شونده شریک سهیم: این صنعت را از آن جهت تسهیم خواندند که شاعر دیگری را در دانستن بعضی از آنچ نظم خواهد کرد مساهم و مشارک گردانیده است، تیر قرعه زننده بادیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
((تَ هُ))
سهل گرفتن بر یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسالم
تصویر تسالم
((تَ لُ))
صلح کردن، با هم سازش کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفاهم
تصویر تفاهم
((تَ هُ))
یکدیگر را فهمیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مساهم
تصویر مساهم
((مُ هِ))
شریک، سهیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
سهل گرفتن، سست گرفتن، آسان گرفتن بر یکدیگر، به نرمی رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تساهل
تصویر تساهل
Indulgence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مساهم
تصویر مساهم
Contributor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
снисхождение
دیکشنری فارسی به روسی
співробітник
دیکشنری فارسی به اوکراینی