همدیگر آسان گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تسامح. (زوزنی) (متن اللغه). تلاین و تسامح. (اقرب الموارد) (المنجد) ، تساهل امر بر چیزی ضد تعاسر بر آن است. (از اقرب الموارد) ، تساهل در عبارت، ادای لفظی است آنچنانکه دلالت صریحی بمقصود نکند. (از تعریفات جرجانی)
همدیگر آسان گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تسامح. (زوزنی) (متن اللغه). تلاین و تسامح. (اقرب الموارد) (المنجد) ، تساهل امر بر چیزی ضد تعاسر بر آن است. (از اقرب الموارد) ، تساهل در عبارت، ادای لفظی است آنچنانکه دلالت صریحی بمقصود نکند. (از تعریفات جرجانی)