جدول جو
جدول جو

معنی تزویر - جستجوی لغت در جدول جو

تزویر
آراستن کلام یا چیز دیگر، دورغ پردازی، دو رویی کردن
مکر، حیله، فریب، دویل، شید، گربه شانی، نیرنگ، قلّاشی، احتیال، دلام، خاتوله، نارو، ریو، چاره، ترفند، گول، ترب، اشکیل، تنبل، کلک، خدعه، حقّه، غدر، دستان، روغان، ستاوه، دغلی، شکیل، کید
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
فرهنگ فارسی عمید
تزویر
بیاراستن، تزئین دروغ، فریب و مکر و دروغ و دوروئی
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
فرهنگ لغت هوشیار
تزویر
((تَ))
مکر کردن، فریب دادن
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
فرهنگ فارسی معین
تزویر
نیرنگ، فریب
تصویری از تزویر
تصویر تزویر
فرهنگ واژه فارسی سره
تزویر
تغابن، تقلب، حیلت، حیله، خدعه، دستان، دوال، دورویی، ریا، ریاکاری، زرق، سالوس، شید، شیله پیله، ظاهرسازی، ظاهرنمایی، غدر، فریب، فریبکاری، فسوس، کید، مکر، منافقت، نیرنگ، دروغ پردازی کردن، دورویی کردن، فریب دادن، مکر ورزیدن، گول ز
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکویر
تصویر تکویر
هشتاد و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۹ آیه، کورت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدویر
تصویر تدویر
دور دادن، مدور کردن، گرد کردن، در علوم ادبی مدور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، شرمساری، آشوب و اضطراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزویر
تصویر تیزویر
تیزهوش، باهوش، زرنگ، زیرک، هوشیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تزویج
تصویر تزویج
زناشویی کردن، همسر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنویر
تصویر تنویر
روشن کردن، درخشان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
صورت کشیدن، درست کردن صورت چیزی، شکل کسی یا چیزی را نقش کردن، شکل و صورت کسی یا چیزی که بر روی کاغذ، دیوار و مانند آن کشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسویر
تصویر تسویر
دستنبد پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثویر
تصویر تثویر
بحث کردن از علم قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویر
تصویر تنویر
روشن کردن، روشن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پیچیدن دستار بر سر، کالا بر هم نهادن، بستن کالا و سوره هشتاد و یکم از قرآن کریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعویر
تصویر تعویر
آگندن چشمه آگندن چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویر
تصویر تقویر
گرد بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نقش کردن و رسم نمودن صورت و شکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزمیر
تصویر تزمیر
نای زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزوید
تصویر تزوید
توشه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزویق
تصویر تزویق
آراستن کلام و کتاب
فرهنگ لغت هوشیار
شرماندن شرمنده کردن، دلهره دادن، نماردن (نمار اشاره) اشاره کردن، شرمنده ساختن شرمنده کردن، شرمساری شرمزدگی، شور و اضطراب آشوب، جمع تشویرات
فرهنگ لغت هوشیار
گرده کردن، پرهونیدن (دایره پرهون)، پرهون ساختن، پرهونش چرخش -1 گرد کردن گرد ساختن دایره درست کردن، دور دادن، گردی، جمع تدویرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخویر
تصویر تخویر
ضعیف و منکر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزبیر
تصویر تزبیر
نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزحیر
تصویر تزحیر
پیچاک دل پیچه، خونروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزویر
تصویر تیزویر
تیرهوش هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزویج
تصویر تزویج
مرد را زن دادن و زن را شوهر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تزویج
تصویر تزویج
((تَ))
همسر گرفتن، جفت گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
((تَ))
صورت کسی یا چیزی را کشیدن، تصویرگری، صورت سازی، جمع تصاویر، صورتی که بر کاغذ، دیوار و غیره کشند، شرح دادن، شرح و بیان، سه بعدی تصویری که عمق و حجم را نشان می دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنویر
تصویر تنویر
((تَ))
روشن کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدویر
تصویر تدویر
((تَ))
گرد کردن، درست کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویر
تصویر تصویر
نگاره
فرهنگ واژه فارسی سره