جدول جو
جدول جو

معنی تزارا - جستجوی لغت در جدول جو

تزارا
شاعر روسی که بسال 1896 میلادی در موانست متولد شد. وی پایه گذار مکتب دادائیسم بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تارا
تصویر تارا
(دخترانه)
ستاره، ستاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گزارا
تصویر گزارا
گزارنده، طرح کننده، طراح، برای مثال گزارای نقش گزارش پذیر / که نقش از گزارش ندارد گزیر (نظامی۵ - ۷۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
عنوان پادشاهان سابق روسیه که تا انقلاب اکتبر در آن کشور سلطنت می کردند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تارا
تصویر تارا
ستاره، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، استاره، ستار، کوکب، نجمه، کوکبه، نیّر، اختر، نجم، جرم
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
اداکننده سخن. (برهان) (آنندراج). رجوع به گزاردن شود
لغت نامه دهخدا
شهر آسیایی روسیه در سیبریه از اعمال ’توبولسک’ بر ساحل رود ’اوبی’، 8650 تن سکنه دارد، دارای تجارت پوست و حبوبات و پیه است، کار خانه صابون سازی و شمعریزی دارد
لغت نامه دهخدا
ستاره، (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ جهانگیری) (برهان)، به عربی کوکب خوانند، (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان) :
طلوع موکب سعدش خلایق را کند روشن
فروغ طلعت عدلش بسوزد نحس تارا را،
عیشی شوشتری (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
تسار. کلمه روسی مشتق از سزار لاتینی. عنوان امپراتوران روسیه
لغت نامه دهخدا
خلیجی است در ناحیۀ دلماسیه از نواحی بلژیک این قلعه که مرکز دلماسیه است در روزگار قدیم جادیرا نام داشته و در 475کیلومتری جنوب فیا (ادریاتیک) واقع است، (ازدائره المعارف بستانی)، و رجوع به لاروس بزرگ شود
ناحیۀ وسیعی است بمساحت 577 کیلومتر مربع از شمال محدود است به کرواسیا و از جنوب بناحیۀ سیالاترو ازجنوب غربی به ادریاتیک و از شرق بترکیۀ اروپا، (ازدائره المعارف بستانی)، و رجوع به لاروس بزرگ شود
لغت نامه دهخدا
گزارنده، طرح کننده طراح: گزارای نقش گزارش پذیر که نقش از گزارش ندارد گریز. (نظامی سروری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزار
تصویر تزار
روسی بر نام شاهان روسستان عنوان پادشاهان روسیه قیصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تارا
تصویر تارا
ستاره کوکب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تارا
تصویر تارا
ستاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تزار
تصویر تزار
((تِ))
عنوان پادشاهان گذشته روسیه، قیصر
فرهنگ فارسی معین
امپراطور روس
فرهنگ واژه مترادف متضاد