- تریسموس
- کزاز فکی
معنی تریسموس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نعوظ دایم
((فَ))
فرهنگ فارسی معین
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسیموس، افریسموس
افریسموس، مرضی که در برخی از مردان پیدا می شود و آلت تناسل شان همیشه راست و در حال نعوظ است
یونانی تازی شده ایستانگری (نرگی نعوظ) از بیماری ها فریسموس
فریسموس یونانی تازی گشته سیخ فزی دردناک از بیماری ها (فز آلت مردی) فریسیموس نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود افریسموس: ریگ در موزه رهی بمنه کیک در پاچه صبا بمکن آنکه را رنج او فریسیموس با حریم خود آشنا بمکن
((فَ))
فرهنگ فارسی معین
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسموس، فریسیموس
((فَ))
فرهنگ فارسی معین
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسموس، افریسموس
مرضی که در برخی از مردان پیدا می شود و آلت تناسل شان همیشه راست و در حال نعوظ است
عید میلاد مسیح مطابق با ۲۵ دسامبر، نوئل
غده ای که در کودکان در بالای قفسه سینه و جلو نای قرار دارد
فلاسک، ظرفی دوجداره برای حفظ دمای مایعات داخل آن