جدول جو
جدول جو

معنی فریسموس

فریسموس((فَ))
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسیموس، افریسموس
تصویری از فریسموس
تصویر فریسموس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فریسموس

فریسموس

فریسموس
افریسموس، مرضی که در برخی از مردان پیدا می شود و آلت تناسل شان همیشه راست و در حال نعوظ است
فریسموس
فرهنگ فارسی عمید

فریسموس

فریسموس
بلغت یونانی علتی است مردان را و آن شدت نعوظ است یعنی پیوسته آلت مردی برپا میباشد. (برهان). نعوظدایم. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فریسیموس شود
لغت نامه دهخدا

افریسموس

افریسموس
یونانی تازی شده ایستانگری (نرگی نعوظ) از بیماری ها فریسموس
افریسموس
فرهنگ لغت هوشیار

فریسیموس

فریسیموس
فریسموس یونانی تازی گشته سیخ فزی دردناک از بیماری ها (فز آلت مردی) فریسیموس نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود افریسموس: ریگ در موزه رهی بمنه کیک در پاچه صبا بمکن آنکه را رنج او فریسیموس با حریم خود آشنا بمکن
فرهنگ لغت هوشیار

افریسموس

افریسموس
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسموس، فریسیموس
افریسموس
فرهنگ فارسی معین

فریسیموس

فریسیموس
نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده می شود، فریسموس، اَفریسموس
فریسیموس
فرهنگ فارسی معین

افریسموس

افریسموس
مرضی که در برخی از مردان پیدا می شود و آلت تناسل شان همیشه راست و در حال نعوظ است
فرهنگ فارسی عمید