افیونی را تریاکی خوانند. (فرهنگ جهانگیری). کسی که به افیون خوردن عادت دارد. (غیاث اللغات) (آنندراج). افیونی است. (برهان). آنکه مبتلا به خوردن یا کشیدن تریاک است. تریاک کش. وافوری، (اصطلاح) تریاکی چیزی شدن و کردن، کنایه از مألوف و معتاد چیزی شدن و کردن. (آنندراج). تریاکی چیزی بودن، سخت بدان معتاد بودن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : شقایق از آن بر لب جو شده که تریاکی صحبت او شده. ملا طغرا (در تعریف گل کوکنار از آنندراج). در مذاقم سخن تلخ گوارا گردید تا لب لعل تو تریاکی دشنامم کرد. معز فطرت (از آنندراج). ، به رنگ تریاک، قهوه ای
افیونی را تریاکی خوانند. (فرهنگ جهانگیری). کسی که به افیون خوردن عادت دارد. (غیاث اللغات) (آنندراج). افیونی است. (برهان). آنکه مبتلا به خوردن یا کشیدن تریاک است. تریاک کش. وافوری، (اصطلاح) تریاکی چیزی شدن و کردن، کنایه از مألوف و معتاد چیزی شدن و کردن. (آنندراج). تریاکی چیزی بودن، سخت بدان معتاد بودن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : شقایق از آن بر لب جو شده که تریاکی صحبت او شده. ملا طغرا (در تعریف گل کوکنار از آنندراج). در مذاقم سخن تلخ گوارا گردید تا لب لعل تو تریاکی دشنامم کرد. معز فطرت (از آنندراج). ، به رنگ تریاک، قهوه ای
شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق، برای مثال اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم / وگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک (حافظ - ۶۰۴)
شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق، برای مِثال اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم / وگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک (حافظ - ۶۰۴)
ده کوچکی از دهستان همای جان است که دربخش اردکان شهرستان شیراز و 11 هزارگزی خاور اردکان و هزارگزی شوسۀ اردکان به شیراز واقع است و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی تریاق ایران ج 7)
ده کوچکی از دهستان همای جان است که دربخش اردکان شهرستان شیراز و 11 هزارگزی خاور اردکان و هزارگزی شوسۀ اردکان به شیراز واقع است و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی تریاق ایران ج 7)
عبدالعزیز بن محمد بن ثمامهالتریاقی مکنی به ابونصر از ابی محمد عبدالجبار بن محمد بن عبدالله الجراحی المروزی و ابی القاسم ابراهیم بن علی و دیگر هریان روایت دارد. و از وی ابوالفتح عبدالملک بن عبدالله کروخی (و این آخرین کسی است که از وی در بغداد حدیث کرد) و ابوجعفر حنبل بن علی بن الحسین صوفی سنجری و غیره روایت کرده اند. تریاقی در ماه رمضان 483 هجری قمری در هرات درگذشت و در باب خشک دفن شد. (از معجم البلدان). و رجوع به مادۀ قبل شود
عبدالعزیز بن محمد بن ثمامهالتریاقی مکنی به ابونصر از ابی محمد عبدالجبار بن محمد بن عبدالله الجراحی المروزی و ابی القاسم ابراهیم بن علی و دیگر هریان روایت دارد. و از وی ابوالفتح عبدالملک بن عبدالله کروخی (و این آخرین کسی است که از وی در بغداد حدیث کرد) و ابوجعفر حنبل بن علی بن الحسین صوفی سنجری و غیره روایت کرده اند. تریاقی در ماه رمضان 483 هجری قمری در هرات درگذشت و در باب خشک دفن شد. (از معجم البلدان). و رجوع به مادۀ قبل شود
بمعنی پادزهر است. (فرهنگ جهانگیری). معجونی است که معربش تریاق است. و مطلق پازهر را گویند. (فرهنگ رشیدی). پازهر را گویند و معرب آن تریاق است. (برهان). پازهر بتازیش تریاق و دریاق گویند. (شرفنامۀ منیری). معجونی معروف که دفع زهر کند... و مطلق پادزهر را تریاک گویند و تریاق معرب آن است. (انجمن آرا). مطلق پادزهر و پازهر بزی که حجرالتیس باشد. (ناظم الاطباء) : و اندر بوشنگ (بخراسان) گیاهی است که شیر او تریاک است زهر مار و کژدم را. (حدود العالم). که این آشتی جستن از بهر چیست نگه کن که تریاک این زهر چیست. فردوسی. نه از تخم ایرج زمین پاک شد نه زهر گزاینده تریاک شد. فردوسی. سرانجام بستر جز از خاک نیست از او بهره زهر است و تریاک نیست. فردوسی. اگر چند از مار گیرند زهر هم از وی توان یافت تریاک بهر. (گرشاسبنامه). ز تریاک لختی ز بیم گزند بخوردو گره کرد بر زین کمند. (گرشاسبنامه). مسخره ای بود که او را متوکل پیوسته عذاب داشتی و مار بیاوردندی تا او را بزدی و تریاک دادی تا بخوردی و شیر را بیاوردندی تا او را عذاب دادی و متوکل از آن خندیدی. (از مجمل التواریخ). یک جهان زیر گنبد افلاک کام پر زهرو خانه پر تریاک. سنائی. اگر چه با همه خارم، ترا شدم تریاک. سوزنی. مهرۀ افعی است آن لب، زهر افعی باک نیست ای گوزن آسا، نه من فرزند تریاک توام. خاقانی. ندانی که تریاک چشم گوزنان ز دندان هیچ اژدهائی نیاید. خاقانی. هست تریاک رضاش از دم فردوس چنانک زهر چشمش ز سموم سقر آمیخته اند. خاقانی. چو تو در گوهر خود پاک باشی بجای زهر او تریاک باشی. نظامی. نوش گیا پخت و بدو در نشست رهگذر زهر به تریاک بست. نظامی. گوزن از حسرت این چشم چالاک ز مژگان زهر پالاید ز تریاک. نظامی. زهر و تریاک هر دو از یک معدن می آید. (مرزبان نامه). بدو گفتم آخر ترا باک نیست کشد زهر جایی که تریاک نیست. (بوستان). تریاک در دهان رسول آفرید حق صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا. سعدی. اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم وگر تو زهر دهی به که دیگری تریاک. حافظ. دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست از لب خود به شفا خانه تریاک انداز. حافظ (دیوان چ قزوینی ص 179). گرت یکدم نبینم می دهم جان بلی افیونیم تریاکم اینست. باقر کاشی (از آنندراج). و رجوع به تریاق شود، و در این روزگار افیون را گویند. (فرهنگ جهانگیری). و افیون را نیز تریاک خوانند. (برهان). بمعنی افیون مستحدث است و در قدیم نبود. (فرهنگ رشیدی). و معنی افیون لغتی است مستحدث و آن خود زهر و نام پارسی آن ’؟’ هپیون است... (انجمن آرا). بمعنی افیون اصطلاح جدید افیونیان است که شهرت گرفته. (غیاث اللغات). مهابل و اپیون. (ناظم الاطباء). تریاک یا افیون را از خیلی قدیم می شناخته اند بقراط و معاصرین او ذکر از آن نموده و پزشکان یونانی و رومی آن را بکار می برده اند ابوعلی سینا و رازی اولین پزشکانی هستند که افعال و خواص تریاک را بوجه کاملی تعریف و تفسیر نموده و این دارو را وارد ’تراپوتیک’ نموده اند و در تمام کتب طب قدیم ایران فصول جامعی از خواص تراپوتیکی و فرمول معجونهای گوناگون این دارو می توان یافت که بعنوان مسکن قوی بکار می رفته است. معجون برشعسا را قدما بعنوان آرام کننده درد و دافع سرعت انزال بکار می برده اند از این معجون ترکیبی است از فلفل سفید و بزرالبنج هر کدام 20 قسمت، تریاک 10 قسمت، زعفران 5 قسمت فرفیون و سنبل الطیب و عاقرقرها از هر کدام یک قسمت، عسل 150 قسمت. مقدار خوراک این معجون 20 تا 60 سانتی گرم (1- 3 نخود) است. تریاک شیره ای است که در پوست کوکنار وجود دارد. در آخرین روزهایی که هنوز این پوست سبز و تازه است به آن تیغ می زنند، تریاک بصورت شیرۀ سیال که سفید مایل به زرد است از آن خارج شده وپس از اینکه مدتی در هوا ماند منعقد و تیره رنگ می گردد. ارزش دارویی تریاک بسته به میزان مرفین آن است. تریاک افیسینال تریاک ازمیر است که 10- 12 درصد مرفین دارد. میزان مرفین تریاک سایر نقاط آسیای صغیر و اسلامبول بین 7- 12 درصد است. تریاک مصر 6- 7 درصد مرفین دارد... ترکیب شیمیایی تریاک بسیار غامض و در حدود 18 آلکالوئید از آن بدست آمده و از آنها خواص و آثار الکالوئیدهای زیر کاملا شناخته شده است: مرفین 210- 1 درصد. نارکوتین 6- 7 درصد. پاپاورین 1 درصد. تبائین 15- 0/5 درصد. کدئین 7% - 0/50 درصد. نارسئین /10- 0/50 درصد. آثار و خواص این آلکالوئیدها با یکدیگر مختلف است ولی چون مقدار مرفین از همه بیشتر است تریاک نیز از حیث خواص با آن مشابه یعنی آرام کننده درد و خواب آور است. با وجود این همیشه نمی توان مرفین و تریاک را بجای یکدیگر بکار برد مثلاً اثر مرفین در اسهال به هیچوجه قابل مقایسه با آثار جالب توجه تریاک نیست. جذب و دفع - تریاک بسهولت از راههای معدی و معوی و زیر جلدی جذب می شود ولی از راه جلد جذب آن بمقدار بسیار ناچیز و با نهایت اشکال صورت می گیرد. تریاک در درجۀ اول بوسیلۀ مدفوع و ادرار و تااندازه ای هم از راه تنفس و شیر دفع میشود. و رجوع به درمان شناسی دکتر غربی ج 1 صص 75- 101 شود
بمعنی پادزهر است. (فرهنگ جهانگیری). معجونی است که معربش تریاق است. و مطلق پازهر را گویند. (فرهنگ رشیدی). پازهر را گویند و معرب آن تریاق است. (برهان). پازهر بتازیش تریاق و دریاق گویند. (شرفنامۀ منیری). معجونی معروف که دفع زهر کند... و مطلق پادزهر را تریاک گویند و تریاق معرب آن است. (انجمن آرا). مطلق پادزهر و پازهر بزی که حجرالتیس باشد. (ناظم الاطباء) : و اندر بوشنگ (بخراسان) گیاهی است که شیر او تریاک است زهر مار و کژدم را. (حدود العالم). که این آشتی جستن از بهر چیست نگه کن که تریاک این زهر چیست. فردوسی. نه از تخم ایرج زمین پاک شد نه زهر گزاینده تریاک شد. فردوسی. سرانجام بستر جز از خاک نیست از او بهره زهر است و تریاک نیست. فردوسی. اگر چند از مار گیرند زهر هم از وی توان یافت تریاک بهر. (گرشاسبنامه). ز تریاک لختی ز بیم گزند بخوردو گره کرد بر زین کمند. (گرشاسبنامه). مسخره ای بود که او را متوکل پیوسته عذاب داشتی و مار بیاوردندی تا او را بزدی و تریاک دادی تا بخوردی و شیر را بیاوردندی تا او را عذاب دادی و متوکل از آن خندیدی. (از مجمل التواریخ). یک جهان زیر گنبد افلاک کام پر زهرو خانه پر تریاک. سنائی. اگر چه با همه خارم، ترا شدم تریاک. سوزنی. مهرۀ افعی است آن لب، زهر افعی باک نیست ای گوزن آسا، نه من فرزند تریاک توام. خاقانی. ندانی که تریاک چشم گوزنان ز دندان هیچ اژدهائی نیاید. خاقانی. هست تریاک رضاش از دم فردوس چنانک زهر چشمش ز سموم سقر آمیخته اند. خاقانی. چو تو در گوهر خود پاک باشی بجای زهر او تریاک باشی. نظامی. نوش گیا پخت و بدو در نشست رهگذر زهر به تریاک بست. نظامی. گوزن از حسرت این چشم چالاک ز مژگان زهر پالاید ز تریاک. نظامی. زهر و تریاک هر دو از یک معدن می آید. (مرزبان نامه). بدو گفتم آخر ترا باک نیست کشد زهر جایی که تریاک نیست. (بوستان). تریاک در دهان رسول آفرید حق صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا. سعدی. اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم وگر تو زهر دهی به که دیگری تریاک. حافظ. دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست از لب خود به شفا خانه تریاک انداز. حافظ (دیوان چ قزوینی ص 179). گرت یکدم نبینم می دهم جان بلی افیونیم تریاکم اینست. باقر کاشی (از آنندراج). و رجوع به تریاق شود، و در این روزگار افیون را گویند. (فرهنگ جهانگیری). و افیون را نیز تریاک خوانند. (برهان). بمعنی افیون مستحدث است و در قدیم نبود. (فرهنگ رشیدی). و معنی افیون لغتی است مستحدث و آن خود زهر و نام پارسی آن ’؟’ هپیون است... (انجمن آرا). بمعنی افیون اصطلاح جدید افیونیان است که شهرت گرفته. (غیاث اللغات). مهابل و اپیون. (ناظم الاطباء). تریاک یا افیون را از خیلی قدیم می شناخته اند بقراط و معاصرین او ذکر از آن نموده و پزشکان یونانی و رومی آن را بکار می برده اند ابوعلی سینا و رازی اولین پزشکانی هستند که افعال و خواص تریاک را بوجه کاملی تعریف و تفسیر نموده و این دارو را وارد ’تراپوتیک’ نموده اند و در تمام کتب طب قدیم ایران فصول جامعی از خواص تراپوتیکی و فرمول معجونهای گوناگون این دارو می توان یافت که بعنوان مسکن قوی بکار می رفته است. معجون برشعسا را قدما بعنوان آرام کننده درد و دافع سرعت انزال بکار می برده اند از این معجون ترکیبی است از فلفل سفید و بزرالبنج هر کدام 20 قسمت، تریاک 10 قسمت، زعفران 5 قسمت فرفیون و سنبل الطیب و عاقرقرها از هر کدام یک قسمت، عسل 150 قسمت. مقدار خوراک این معجون 20 تا 60 سانتی گرم (1- 3 نخود) است. تریاک شیره ای است که در پوست کوکنار وجود دارد. در آخرین روزهایی که هنوز این پوست سبز و تازه است به آن تیغ می زنند، تریاک بصورت شیرۀ سیال که سفید مایل به زرد است از آن خارج شده وپس از اینکه مدتی در هوا ماند منعقد و تیره رنگ می گردد. ارزش دارویی تریاک بسته به میزان مرفین آن است. تریاک افیسینال تریاک ازمیر است که 10- 12 درصد مرفین دارد. میزان مرفین تریاک سایر نقاط آسیای صغیر و اسلامبول بین 7- 12 درصد است. تریاک مصر 6- 7 درصد مرفین دارد... ترکیب شیمیایی تریاک بسیار غامض و در حدود 18 آلکالوئید از آن بدست آمده و از آنها خواص و آثار الکالوئیدهای زیر کاملا شناخته شده است: مرفین 210- 1 درصد. نارکوتین 6- 7 درصد. پاپاورین 1 درصد. تبائین 15- 0/5 درصد. کدئین 7% - 0/50 درصد. نارسئین /10- 0/50 درصد. آثار و خواص این آلکالوئیدها با یکدیگر مختلف است ولی چون مقدار مرفین از همه بیشتر است تریاک نیز از حیث خواص با آن مشابه یعنی آرام کننده درد و خواب آور است. با وجود این همیشه نمی توان مرفین و تریاک را بجای یکدیگر بکار برد مثلاً اثر مرفین در اسهال به هیچوجه قابل مقایسه با آثار جالب توجه تریاک نیست. جذب و دفع - تریاک بسهولت از راههای معدی و معوی و زیر جلدی جذب می شود ولی از راه جلد جذب آن بمقدار بسیار ناچیز و با نهایت اشکال صورت می گیرد. تریاک در درجۀ اول بوسیلۀ مدفوع و ادرار و تااندازه ای هم از راه تنفس و شیر دفع میشود. و رجوع به درمان شناسی دکتر غربی ج 1 صص 75- 101 شود
جانوریست که از شاخه بند پاییان جزو رده سخت پوستان که بدنش از حلقات متعدد کیتینی پوشیده شده و بزرگیش باندازه یک دانه باقلا یا کمی کوچکتر است و دارای پاهای متعدد کوتاه میباشد و در چاهای تاریک و نمناک بسر میبرد و از بقایای حوراکیها و مواد آلی تغذیه میکند خرک خاکی خر خدا هدبه پریا
جانوریست که از شاخه بند پاییان جزو رده سخت پوستان که بدنش از حلقات متعدد کیتینی پوشیده شده و بزرگیش باندازه یک دانه باقلا یا کمی کوچکتر است و دارای پاهای متعدد کوتاه میباشد و در چاهای تاریک و نمناک بسر میبرد و از بقایای حوراکیها و مواد آلی تغذیه میکند خرک خاکی خر خدا هدبه پریا
شیره ای میباشد که از پوست خشخاش گرفته میشود و از آن مرفین میگیرند، و بمعنی پادزهر هم گفته اند بعربی تریاق گویند یونانی اپیون نارکوک مهانول پاد زهر پا زهر ضد سموم، شیره میوه گیاه خشخاش که با تیغ میگیرند. این شیره در ابتدای خروج از میوه کپسول شکل خشخاش سفید رنگ است ولی در مجاورت هوا تغییر رنگ داده ابتدا زرد و بعدا قهوه یی رنگ میشود. شیره حاصل حاوی آلکالوئید بسیار است افیون. یا تریاک فاروق. تریاق فاروق
شیره ای میباشد که از پوست خشخاش گرفته میشود و از آن مرفین میگیرند، و بمعنی پادزهر هم گفته اند بعربی تریاق گویند یونانی اپیون نارکوک مهانول پاد زهر پا زهر ضد سموم، شیره میوه گیاه خشخاش که با تیغ میگیرند. این شیره در ابتدای خروج از میوه کپسول شکل خشخاش سفید رنگ است ولی در مجاورت هوا تغییر رنگ داده ابتدا زرد و بعدا قهوه یی رنگ میشود. شیره حاصل حاوی آلکالوئید بسیار است افیون. یا تریاک فاروق. تریاق فاروق