جدول جو
جدول جو

معنی ترکضی - جستجوی لغت در جدول جو

ترکضی
(تَ کَ)
ترکضاء. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تراضی
تصویر تراضی
از هم راضی شدن، از یکدیگر خشنود شدن، خشنودی و رضایت از یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(تُ کَ)
دهی است از دهستان شبانکاره که در بخش برازجان شهرستان بوشهر و 21 هزارگزی شمال باختری برازجان و 6 هزارگزی رود خانه شاپور قرار دارد. جلگه و گرمسیر است و 200 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آنجا غله و تنباکو و صیفی و شغل اهالی زراعت است و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است دو فرسنگ و نیمی کمتر جنوب ده کهنه. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
ده کوچکی از دهستان بازفت است که در بخش اردل شهرستان شهر کرد و 8 هزارگزی شمال باختری اردل واقع است و 72 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
خارانداز را گویند و آن جانوری است از خزندگان ’؟’ (آنندراج بنقل از هفت قلزم). خارپشت تیرانداز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ)
ترک دار: حاجت به کلاه ترکی داشتنت نیست. (گلستان).
با دلق کبود و با کلاه ترکی
پیوسته کلاه ترکی بی برکی
دعوی چه کنی که رهروی چالاکم
نه نه غلطی ز راه آن سوترکی.
بابا افضل.
ظاهراً صورتی از ترک. رجوع به ترک در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
خشنودی کردن پس از جهد. (تاج المصادر بیهقی). خشنود شدن. (زوزنی). خشنود کردن. (آنندراج). خواستن خشنودی کسی را و خشنود کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خواستن رضای کسی را. (از المنجد) (از اقرب الموارد). و در اساس: ’ترضّیته بمال’، اذا طلبت رضاه بجهد منک. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
خرسندی -1 از هم خشنود شدن راضی گشتن، خشنودی رضایت. یا به تراضی طرفین. بخشنودی دو جانب برضایت دو طرف معامله. از هم راضی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکی
تصویر ترکی
ترک دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترضی
تصویر ترضی
خشنودی کسی را خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراضی
تصویر تراضی
((تَ))
از هم خشنود شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترکی
تصویر ترکی
((تُ))
ترک بودن، کنایه از سفید و زیبا بودن
فرهنگ فارسی معین
خشنودی، رضایت، رضایتمندی، ازهم راضی شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جوانه ی درخت، ترکی
فرهنگ گویش مازندرانی