جامۀ بهم تافته و مانند طناب کرده که چون تر کنند و بدان زنند، سخت مولم بود و گمان می کنم از کلمه درّۀ تازی آید، ترنا بازی، بازیی از آن کودکان که بازنده را با آن زنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
جامۀ بهم تافته و مانند طناب کرده که چون تر کنند و بدان زنند، سخت مولم بود و گمان می کنم از کلمه دُرَّۀ تازی آید، ترنا بازی، بازیی از آن کودکان که بازنده را با آن زنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان و در 21 هزارگزی شمال باختری لک لک، مرکز دهستان قرار دارد. کوهستانی و گرمسیراست. و 80 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه ترناب ومحصول آنجا غله و پشم و لبنیات است. شغل مردم آن دیه که از طایفۀ بهمئی میباشند زراعت و گله داری است وصنایع دستی آنان بافتن قالیچه و جاجیم و پارچه است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان و در 21 هزارگزی شمال باختری لک لک، مرکز دهستان قرار دارد. کوهستانی و گرمسیراست. و 80 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه ترناب ومحصول آنجا غله و پشم و لبنیات است. شغل مردم آن دیه که از طایفۀ بهمئی میباشند زراعت و گله داری است وصنایع دستی آنان بافتن قالیچه و جاجیم و پارچه است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
صدایی را گویند که هنگام تیرانداختن از چلۀ کمان برآید. (فرهنگ جهانگیری). (فرهنگ رشیدی). صدا و آوازی باشد که بوقت تیرانداختن از چلۀ کمان برآید. (برهان) (ناظم الاطباء). صدای انداختن تیر ازچلۀ کمان را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). اما درشعر فردوسی و اسدی که شاهد آورده اند سرپاس دیده شده به معنی گرز و اﷲ اعلم. (فرهنگ رشیدی) : دل سرکشان پر ز وسواس بود همه دشت پر بانگ ترناس بود. فردوسی (فرهنگ جهانگیری). کمان ابر و بارانش الماس بود همه کوه پر بانگ ترناس بود. اسدی (ایضاً)
صدایی را گویند که هنگام تیرانداختن از چلۀ کمان برآید. (فرهنگ جهانگیری). (فرهنگ رشیدی). صدا و آوازی باشد که بوقت تیرانداختن از چلۀ کمان برآید. (برهان) (ناظم الاطباء). صدای انداختن تیر ازچلۀ کمان را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). اما درشعر فردوسی و اسدی که شاهد آورده اند سرپاس دیده شده به معنی گرز و اﷲ اعلم. (فرهنگ رشیدی) : دل سرکشان پر ز وسواس بود همه دشت پر بانگ ترناس بود. فردوسی (فرهنگ جهانگیری). کمان ابر و بارانش الماس بود همه کوه پر بانگ ترناس بود. اسدی (ایضاً)