معنی ترموستات در فرهنگ فارسی معین

دریچه ای اتوماتیکی که نسبت به حرارت حساس است. این دریچه از مخزن سربسته ای تشکیل شده که در اطراف مخزن فنری قرار گرفته است که در گرما به علت انبساط مایع مخزن منبسط و در اثر سرما به دلیل منقبض شدن مایع، بسته می شود

معنی ترموستات در فرهنگ فارسی عمید

دستگاهی خودکار برای ثابت نگه داشتن دما در یک فضا یا یک دستگاه در جریان بعضی از آزمایش ها

معنی ترموستات - جستجوی لغت در جدول جو

ترموستات: آلت تعدیل گرما

فرهنگ لغت هوشیار

ترموستات: دریچه ای اتوماتیکی که نسبت به حرارت حساس است. این دریچه از مخزن سربسته ای تشکیل شده که در اطراف مخزن فنری قرار گرفته است که در گرما به علت انبساط مایع مخزن منبسط و در اثر سرما به دلیل منقبض شدن مایع، بسته می شود

فرهنگ فارسی معین