جدول جو
جدول جو

معنی ترموستات

ترموستات((تِ مُ سْ))
دریچه ای اتوماتیکی که نسبت به حرارت حساس است. این دریچه از مخزن سربسته ای تشکیل شده که در اطراف مخزن فنری قرار گرفته است که در گرما به علت انبساط مایع مخزن منبسط و در اثر سرما به دلیل منقبض شدن مایع، بسته می شود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ترموستات

ترموستات

ترموستات
دستگاهی خودکار برای ثابت نگه داشتن دما در یک فضا یا یک دستگاه در جریان بعضی از آزمایش ها
فرهنگ فارسی عمید

پروستات

پروستات
غدۀ کوچک مخروطی شکلی در زیر مثانۀ مردان که مجرای منی از آن عبور می کند و مایع لزج سفید رنگی را ترشح می کند، غُدِّۀ وَذی، وَذی
پروستات
فرهنگ فارسی عمید

پروستات

پروستات
یک زوج غده که تقریباً هر یک به اندازه بادام کوچکی هستند و به طور قرینه در ابتدای پیشاب راه (آلت) در بالای میان دو راه قرار گرفته اند
فرهنگ فارسی معین