جدول جو
جدول جو

معنی ترلیزی - جستجوی لغت در جدول جو

ترلیزی
(تِ)
شهری در ایتالیا است که 22600 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
از مردم تبریز، تهیه شده در تبریز،
در علم زیست شناسی سپیدار، درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود، سفیدار، سفیددار، اسفیدار، پلت، پلخدار، سفیدپلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترلیون
تصویر ترلیون
عددی معادل ۱۰۱۲ یا هزارمیلیارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعلیمی
تصویر تعلیمی
آموزشی مثلاً ادبیات تعلیمی، عصای سبکی که در دست می گیرند
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
فرهنگ فارسی عمید
پارسی تازی گشته دهلیزی سخن یاوه گفت دهلیزی است و الله این سخن (مولانا) منسوب به دهلیز، سخن بی معنی گفتار بیفایده
فرهنگ لغت هوشیار
دهنادی ابتدائی، مرتب و با ترتیب منسوب به ترتیب. یا غسل ترتیبی. غسلی است که بانیت و قصد قربت پروردگار نخست سرا پای بدن را به آب بشویند و سپس جانب راست بدن را از شانه راست تا پایین در معرض آب قرار دهند و آنگاه جانب چپ بدن را از شانه چپ بپایینمقابل غسل ارتماسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعلیمی
تصویر تعلیمی
تسمه ای که بر سر لجام اسب می بندند، عصا
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تولید یا امور (کارهای) تولیدی. کارهایی که موجب بکار افتادن چرخهای اقتصادی کشور و بکار گماشتن عده ای از افراد میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تبریز از مردم تبریز اهل تبریز، درختی از تیره بیدکه تنه آن مستقیم رشد میکند و کم شاخه است ازین جهت تنه این درخت مصارف مختلف دارد و بعنوان تیر چوبی برای پوشش بامها مورد استفاده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
اهل تبریز، درختی شبه صنوبر با تنه راست و بلند که رنگ پوست و چوبش سفید می باشد و بلندی اش تا 20 متر می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعلیمی
تصویر تعلیمی
((تَ))
تسمه ای که به لگام اسب بندند، عصای سبکی که به دست گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهلیزی
تصویر دهلیزی
منسوب به دهلیز، سخن بی معنی، گفتار بی فایده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبلیغی
تصویر تبلیغی
آوازه گرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
Conformist, Imitative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تولیدی
تصویر تولیدی
Reproductive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترکیبی
تصویر ترکیبی
Compound
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترجیحی
تصویر ترجیحی
Preferable, Preferential
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تولیدی
تصویر تولیدی
rozrodczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترجیحی
تصویر ترجیحی
preferowany, preferencyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترکیبی
تصویر ترکیبی
złożony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
konformista, naśladujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تولیدی
تصویر تولیدی
репродуктивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
конформіст , імітуючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترجیحی
تصویر ترجیحی
бажаний , переважний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تولیدی
تصویر تولیدی
reproduktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترکیبی
تصویر ترکیبی
складний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترجیحی
تصویر ترجیحی
vorzuziehen, bevorzugt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترکیبی
تصویر ترکیبی
zusammengesetzt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
Konformist, nachahmend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
конформист , подражающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تولیدی
تصویر تولیدی
репродуктивный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترجیحی
تصویر ترجیحی
предпочтительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترکیبی
تصویر ترکیبی
сложный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقلیدی
تصویر تقلیدی
墨守成规者 , 模仿的
دیکشنری فارسی به چینی