- ترقیق
- نیکو کردن سخن را، تنگ گردانیدن چیزیرا
معنی ترقیق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پژوهش، جستجو
حقیقت کردن
تهمت کردن کسیرا به بدی
فروهشتن پالودن
تار کرد تیره کردن، پالودن از واژگان دو پهلو، سستکاری، شوریده رایی، چشم دوختن، جالیگون از گیاهان جالیگون
دایم نگریستن، پیوسته نگریستن
خضاب کردن ریش را
خط نوشتن
پینه و وصله کردن
وشت انگیزی وشتاندن
آراستن سخن را
اصلاح کردن مال را
جنبیدن چیزی، درخشیدن
باریک بینی، نیکو کوفتن -1 باریک اندیشیدن دقت کردن، باریک اندیشی باریک بینی غور رسی، جمع تدقیقات. دقت کردن
شکافتن
اصلاح کردن مال، اصلاح معیشت، تیمار داشتن
شکافتن، شکافتن هیزم، سخن را به روشی نیکو درآوردن
دقت کردن، در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تعمّق
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تعمّق
وصله کردن، پینه کردن، پارگی جامه را با تکۀ پارچه دوختن، پاره پاره به هم وصل کردن، قرار دادن یا دوختن تکه های چهارگوشۀ رنگارنگ پهلوی یکدیگر، مرقع ساختن، خط های گوناگون نگاشتن
خط کشیدن، خط نوشتن، نقطه گذاری کلمات برای آسان تر خوانده شدن
زینت دادن کتاب با رنگ های زیبا، نزدیک به هم نوشتن سطرهای کتاب، نقطه و اعراب گذاشتن بر کلمات، خط کشیدن بر بعضی از ارقام دفتر حساب که معلوم شود آن رقم به حساب آمده است
پژوهش، جزوه، دفتر و مانند این ها که چگونگی و مراحل انجام و نتیجه پژوهش در آن نوشته می شود، بازجویی کردن، کسب اطلاع کردن، راستی، درستی، حقیقت جویی، حکمت
Ascertainment, Investigation
установление , расследование
Feststellung, Untersuchung
встановлення , розслідування
ustalenie, dochodzenie
确认 , 调查