جدول جو
جدول جو

معنی ترسیکا - جستجوی لغت در جدول جو

ترسیکا
ماده گاو دو نیم تا سه ساله که آماده ی جفت گیری باشد و هنوز
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرسیما
تصویر فرسیما
(دخترانه)
فر (فارسی) + سیما (عربی) دارای سیما باشکوه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارسیما
تصویر ارسیما
(پسرانه)
نماینده داریوش سوم پادشاه هخامنشی برای گفتگو با اسکندر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترس کار
تصویر ترس کار
خداترس، زاهد، پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
بیم داشتن، دچار ترس شدن، ترس داشتن، بیمناک شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
ترس آور، بیمناک، دارای ترس، ترسو
فرهنگ فارسی عمید
(تْرُ / تُ رُ)
قسمی ارابۀ بزرگ که آنرا سه اسب موازی کشند
لغت نامه دهخدا
(تِ)
ترسیره. جزیره ای در مجمع الجزایر آسور است که 94000 تن سکنه دارد و مرکز آن آنگارا است. و شراب و میوه محصول آنجاست. و رجوع به ترسیره و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاریکا
تصویر تاریکا
تاریکی ظلمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسکار
تصویر ترسکار
از خدا ترس، مقدس و پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
وحشت زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
خطرناک، خوفناک بیمناک خوف انگیز ترس آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
بیم داشتن، دچار ترس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسیمات
تصویر ترسیمات
جمع ترسیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارنیکا
تصویر ارنیکا
فرانسوی زرده بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسکار
تصویر ترسکار
((تَ))
پارسا، خداترس، نوعی جامه ویژه که ایرانیان قدیم هنگام نیایش به تن می کردند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
((تَ))
خوف انگیز، ترس آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
((تَ دَ))
بیم داشتن، ترس داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریکا
تصویر تاریکا
تاریکی، ظلمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
Afraid, Frightened
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
Dread, Flinch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
Awful, Chilling, Daunting, Dreaded, Eerie, Feared, Fearsome, Frightening, Chillingly, Creepily, Creepy, Eerily, Fearsomely, Frighteningly, Phobic, Spooky, Terrible, Terrifying
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترس ها
تصویر ترس ها
Fears
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترجیحا
تصویر ترجیحا
Preferably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
گاو ماده ی دو سال و نیمه که آماده ی باروری باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
испуганный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
бояться , вздрагивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
ужасный , ужасающий , жутко , жуткий , пугающий , страшный , жуткий , зловеще , страшно , пугающе , фобический , ужасный , ужасающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترس ها
تصویر ترس ها
страхи
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترجیحا
تصویر ترجیحا
предпочтительно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسیده
تصویر ترسیده
ängstlich, verängstigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسیدن
تصویر ترسیدن
fürchten, zusammenzucken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
schrecklich, erschreckend, unheimlich, gruselig, beängstigend, gefürchtet, furchterregend, phobisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترس ها
تصویر ترس ها
Ängste
دیکشنری فارسی به آلمانی