- تربیت
- پرورش، فرهیختن
معنی تربیت - جستجوی لغت در جدول جو
- تربیت
- پروردن پروراندن، آداب و اخلاق را بکسی آموختن، پرورش یا تربیت بدنی. پرورش بدن بوسیله انواع ورزش. یا تعلیم و تربیت. آموزش و پرورش
- تربیت
- پروردن، پروراندن، پرورش دادن، ادب و اخلاق به کسی یاد دادن
- تربیت ((تَ یَ))
- پروردن، ادب و اخلاق را به کسی آموختن، بدنی سازمانی که برنامه ریزی و اجرای امور ورزشی را بر عهده دارد، معلم مرکزی که دانشجویان را برای تدریس در مدارس یا دانشگاه ها آموزش می دهد، دانش سرا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سر انگشتان
استخوان سینه جناغ پروردن پروراندن، آداب و اخلاق را بکسی آموختن، پرورش یا تربیت بدنی. پرورش بدن بوسیله انواع ورزش. یا تعلیم و تربیت. آموزش و پرورش
چهار بخشی، چهار سویی چهاره چهار بخش کردنچهار قسمت کردن، چهار گوشه کردنچهار سو کردن، چهار تایی، چهار سویی، جمع تربیعات. یا تربیع اول. تربیع اول ماه (قمر) در شب هفتم ماه قمری صورت میگیرد که نصف نیمکره روشن ماه را اهل زمین رویت کنند. یا تربیع دوم. تربیع دوم ماه (قمر) در شب بیست و یکم صورت میگیرد. درین حالت نصف نیمکره روشن ماه را مردم زمین نصف کنند. چهار قسمت کردن
برقرار کردن، جای دادن
نشاندن گیاه
بر جای بداشتن، ثابت داشتن، برقرار داشتن
نوعی عنصر فلزی درخشان و کمیاب
چهار قسمت کردن، چهارگوشه کردن، چهارتایی، در علم نجوم قرار گرفتن دو کوکب سیار به اندازۀ یک چهارم دورۀ فلک (سه برج) از یکدیگر، در علم نجوم حالتی در ماه که یک چهارم از آن روشن باشد یعنی نصف نیمکرۀ آن را مردم زمین ببینند و این حالت در شب های هفتم و بیست و یکم هر ماه قمری پیدا می شود و اولی را تربیع اول و دومی را تربیع دوم می گویند، در علوم ادبی مربع
ثابت کردن، پابرجا ساختن، برقرار گردانیدن، پایدار کردن
عرب بودن، متصف به صفات عرب بودن
((تَ))
فرهنگ فارسی معین
چهار بخش کردن، در علم نجوم، روشن بودن یک چهارم سطح ماه در شب های هفتم و بیست و یکم هر ماه قمری
زبان عربی، عرب بودن
پرورده، عهد و پیمان داده
پروریدن پرورش یافتن پروردن، پرورش دادن
خاک، مزار
نان خورد کرده در آبگوشت
باز داشتن کسی را از حاجت او
خاک، کنایه از گور، قبر، مقبره، مزار، آرامگاه
نانی که در آبگوشت، اشکنه، شیر، دوغ و مانند آن خرد کرده باشند
پروردن، پرورش دادن
پرورش دادن، فرهیختن
پرورده
فرهخت پرورش فرابرد، آسایش دادن
قابل تعلیم، مستعد تربیت
پرورش اندام پرورش جسمی