- تراکب
- بر هم نشستن
معنی تراکب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بر روی یکدیگر انباشته شده
قافیه ای که در آن سه حرف متحرک با هم جمع شود مانند «شکند» و «فکند»
انباشت، انبوهی، چگالی
منفجره
انفجار
استخوانهای سینه
جمع تریبه، سینه ها، برها، استخوان های سینه
جمع ترکیب، آمیزه ها
ارث و میراث و ترکه
گرد آمدن و بر هم نشستن
استخوان های سینه، جناغ سینه
روی هم جمع شدن، انباشته شدن، انبوه شدن، بر روی هم گرد آمدن و توده شدن، انبوهی
جمع مرکب، رهواران جمع مرکب: بفرمود تا بوجه اعظام و احترام باسازوعدت و آلت و اهبت و مراکب و موالی با سرخانه و اهالی گردد
مرکب ها، چیزهایی که بر آن سوار شوند، حیواناتی که بر آن سوار شوند، جمع واژۀ مرکب
Congestion
затор
congestão
congestione
congestión
congestion
การจราจรติดขัด
kemacetan
ازدحامٌ