جدول جو
جدول جو

معنی تراکب - جستجوی لغت در جدول جو

تراکب
(اِمْ بِ)
بر هم نشستن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تراکم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). مطاوعۀ راکب و راکبه فتراکب. (اقرب الموارد) ، استوار گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تراکب
بر هم نشستن
تصویری از تراکب
تصویر تراکب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قافیه ای که در آن سه حرف متحرک با هم جمع شود مانند «شکند» و «فکند»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراکب
تصویر مراکب
مرکب ها، چیزهایی که بر آن سوار شوند، حیواناتی که بر آن سوار شوند، جمع واژۀ مرکب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترائب
تصویر ترائب
استخوان های سینه، جناغ سینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
روی هم جمع شدن، انباشته شدن، انبوه شدن، بر روی هم گرد آمدن و توده شدن، انبوهی
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ کِ)
برهم نشسته. (آنندراج) (غیاث). و رجوع به تراکب شود، توده شده و انباشته شده بر روی هم دیگر، استوار و محکم و قوی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تراکب شود، (اصطلاح علم عروض) یکی از اصناف قوافی است که دارای سه متحرک و یک ساکن باشد مانند: از عشق تو من در جهان سمرم. و این فاصله صغری است و در اشعار عجم در چهار افاعیل بیش نیفتد. (المعجم چ مدرس رضوی چ 1 ص 206). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون ذیل قافیه آرد: انواع قافیه به اعتبار تقطیع پنج است... مترادف و متدارک و متکاوس و متواتر ومتراکب... و متراکب آن که به حسب تقطیع از ساکنی که در آخر اوست تا اول ساکنی که پیش از این ساکن است سه متحرک واسطه باشد مثال این معما به اسم بها. شعر:
ای عطائی دل و دین رفت ز ماسوی عدم
در دل ما چو رقم بست سر زلف صنم.
(کشاف ج 2 ص 1240)
لغت نامه دهخدا
جمع مرکب، رهواران جمع مرکب: بفرمود تا بوجه اعظام و احترام باسازوعدت و آلت و اهبت و مراکب و موالی با سرخانه و اهالی گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متراکب
تصویر متراکب
بر روی یکدیگر انباشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترائب
تصویر ترائب
استخوانهای سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
جمع تریبه، سینه ها، برها، استخوان های سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکیب
تصویر تراکیب
جمع ترکیب، آمیزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکه
تصویر تراکه
ارث و میراث و ترکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
گرد آمدن و بر هم نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراکب
تصویر مراکب
((مَ کِ))
جمع مرکب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
((تَ کُ))
انباشته شدن، انبوه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
((تَ))
ج. تریبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراکه
تصویر تراکه
منفجره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
انباشت، انبوهی، چگالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراکش
تصویر تراکش
انفجار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
Congestion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
congestion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
congestión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
भीड़
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
kemacetan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
การจราจรติดขัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
file
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
拥堵
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
congestione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
congestão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
korek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
затор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
Stau
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
затор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
פקק
دیکشنری فارسی به عبری